بازگشت به لیست سوالات
ز.ه
عنوان :

اضطراب

متخصص روانپزشکی
سلام چند روز پیش پیام دادم و بهم دارو پیشنهاد دادید من پیاماهام به شوهرم نشون دادم گفتم مشکل داریم بیا بریم مشاوره و این داروهارو ببام بخر اما متاسفانه مسخرم کرد خندید حالا شده براش یه آتو و هعی میخنده بهم میگه برا اون مشاورت بنویس امروز شوهرم بهم خندید مسخرم کرد،،برو بنویس شوهرم اینکار کرد افتادم گریه اما متوجه نشد یا به روی خودش نیورد امروز گفت برو به خانوادت بگو چند میلیون بهم قرض بدن گفتم نمیگم از خانواده خودت بگیر گفت مگه فرق داره گفتم اره داد کشید گفت نشونت میدم گذاشت رفت
خدایی زندگی برام سخت شده باهاش وقتی فکر میکنم بخاطر زندگی گذشتم ازدواج کردم پشیمونم
همیشه از مسخره کردن بدم میومد از بچگی هم مسخرم میکردن اما الان برام سختره

یه بار این کار کردم تهدیدش کردم جدا میشم و بچه مال خودمه اولش ناراحت شد گفت فکر کردی یه روزی بلند بشی از خواب نه منو ببینی نه بچه جوری ترکت میکنم بمونی توس اوایل میگفت بخاطر بابات و ابروش کاری نمیکنم اگه اذیت کنی پا میذارم رو همه چیز و میرم
گفتم ز میزنم به خواهرش باهاش حرف بزنم بگم شوهرم اینجوریه گفت زنگ بزن اون بلده جوابتو بده با خودم فکر کردم دیدم از یه ادم بی خیال چه توقعی دارم اونا طرفداری میکنن وقتی خواهرش دعوا میکنه و سریع میارش خونه ما و ازش دفاع میکنه خیلی دلم میسوزه میگم کاش منم یکی داشتم اینجوری پشتم بود اما ..... حتی خود شوهرم روبه رومه تا پشتم
قرصا خودم گرفتم فعلا مصرف میکنم ببینم خدا چی میخواد




سوالات مشابه


افسردگی

سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم

افسردگی

سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.

استرس و خستگی

سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم

ترک سیگار

سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟

افسردگی و پرخاشگری

سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.