سلام. از بنده چه کمکی بر میاد؟
میخواید بدانید که بیمار هستند یا نه؟
خانم دکتر قرض از ایراد این مطالب نه خدایی نکرده تخریب و نه غیبت و نه بدگویی نسبت به خانمم هست فقط هدفم کمک ب خانمم و زندگی خودم هست ک نابود شده و از شما کمک میخام تا راه حلی جلو من بزارید
من 32 سالمه و خانمم 27 سالشه خانه دار
سال 94 عقد کردیم
از اولش با من بد تا میکرد ینی جوابمو زود میداد یا تندی میکرد
متاسفانه من خام و کم تجربه بودم و اون موقع چندین بار قهر و اشتی داشتییم
تا حتی شب عروسب هم بامن حاضر جواب بود تا حتی شب عروسی هم ازش ناراحت بودم ب خوارش یواشکی گفتو خواهرش گفت ب بزرگیت ببخش منم سکوت کردم
خلاصه تا الان خیلی خیلی سکوت کردم
شب عروسی(عذر خواهی میکنم ) بعد از زفاف زود ب خونوادش پیادم دادو انم ب گوشی دامادشون
من گفتم چیکار میکنی گفت گوشی دست خواهرمه
خلاصه گذشت
من تازه ب استخدام معلمی در اومده بودم
بابام گفت پیش من بمونید و چند سال دگ برید اجاره کنید
اما دو ماه طول نکشید ک ی دعوایی راه انداخت
متاسفانه خانمم از اولین روزی ک باهاش اشنا شدم نسبت ب خانوادم بدبین بود و هر صجبتی و یا حرفی تو خونواده پدری من پیش مبومد ب خانوادش اطلاع میداد و الان هم با اینک حدود 6 ماهه خونه پدرم نمیاد اما از اولین روز زندگی تمام اتفاقات و حرفاهایی ک تو خونه خودم اتفاق میوفته رو ب خانوادش اطلاع میده
بارها شده گفتم چرا میگی ؟؟بعضی موقعها میگ نه نمیگم
بعضی وقتام میگه همه میگن
حتی ب مادرشم گفتم اونم میگه همه میگن و دختر منم میگه
این شده جواب من
اخه چرا باید اسرار خانوادگی کسی بر ملا بشه ؟؟؟
ما خانواده ی پدری مون غیر از خانمم 3 تا عروس دیگ دارن ک خدار و شکر زندگی عادی دارن و بینشون بحث شده ناراحتی شده اما بیرون درز نکرده
مناسفانه از وقتی خانمم اومده تمامی اسرار واتفاقات گذشته و و حال ک میوفته به خانوادش اطلاع میداده
در حالی ک قبل خانمم اینجوری نبودیم
وارد جزییات نمیشم چون خیلی طولانیه
مواردی ک هستد
موقع طلا گرفتن ب طلا فروش گفتیم چند تا اضافه کنن بعدا پیش خونوادش گفت ک از سرویس من کم کردن
واسه خرید لباس با داداشام و زن داداشام رفتیم خ
رید قیافه میگرفت و چیزی نمیخرید و خیلی موارد مشابه
مثلا بعضی موقع ها توخونه پدریم چیزی ازش میخلستم انجام نمیداد
موقع عروسی یبار خاسته خودشو از ماشین پرا کنه بیرون ک حتی محلی ها هم دیدنش
تو زندگی مشترک چندین بار شده رفته قرصا رو بخوره
اما حتی جواب سباممو نمیده
ولی با پر رویی میگه فلان چیزو بخر
ینی تصمیم گرفتم ک خونه ی پدریم نبرم و الان حدو 5 ماهه ک نه خودش گفته و نه من بردمش
فقط میبرم خونه پدرش و میارم
و نفرین میکنه حتی مادر خدا بیامرزم
متدرشم همش حرف اونو قبول داره
بهش گفتم دخترت بدگویی و نفرین میکنه
میگه نه اینجوری نیس اول تو میگی بعد اون جوابتو میده
بیمار بودنش رو چی بگم
احساس میکنم ک بیماری اعصاب داره
ولی کسی قبول نمیکنه
بخصوص تو خونه خودم
نه تشکری و نه سلامی
سوالات مشابه
وسواس
سلام من پزشک عمومی هستم 27 ساله متاهل سابقه ocd فکری و عملی( شست و شو ) و افسردگی از حدود 10 سال قبل.تحت درمان با آسنترا روزانه 100 میلی .جدیدا وسواس فکری و عملی هردو بیشتر شده اضطراب و تحریک پذیری پیدا کردم در حال حاضر ##مشکل اصلیم برگشت نسبی علایم وسواس اختلال خواب شروع خواب و تحریک پذیری ## گاهی زاناکس مصرف میکنم که در طولانی مدت باعث بی انگیزگی و پایین اومدن مودم میشه
اعتیاد
سلام و وقت بخیر برادرم 24سال دارن جدا از خانواده زندگی میکنن میدنستیم که الکل مصرف میکنن و الان توسط دوستشون فهمیدم سیگار میکشند فقط من که خواهرشم اطلاع دارم آیا به پدر مادرم موضوع رو بگم..و یا نه کلا چه برخوردی داشته باشم و دوستشونم به برادرم گفتن که به مادرت اطلاع میدم گفت مهم نیست ،اصلا دوستشون لازمه دخالتی داشته باشن..و من به عنوان خواهر چه کمکی از دستم بر میاد و خانواده پدر و مادرم به شدت از سیگار بیزارن...و مطمئنم واکنش بدی نشون خواهند داد
مصرف دارو
سلام و شب بخیر بنده به مدت 1سال داروی فلووکسامین و پروپرانول مصرف میکردم که با بهبود وضعیت روحی وجسمی داروی خود را طبق نظر پزشک قطع کردم. اما چند روز است که با مثبت شدن تست کرونای پدرم دچار ترس و اضطراب شدید شدم،طوری که کارهای روزمره اینجانب دچار اختلال شده و احساس میکنم به روزهای بیماری برگشتم. آیا میتوانم مصرف دوباره داروها رو از سر بگیرم؟ یا باید داروی جدید مصرف کنم؟ در ضمن بیماری بنده اختلال ترس و وسواس فکری بود
افسردگی
سلام دکتر.من حدود 6ماه دارو ضد افسردگی و پرخاشگری میخورم اوایل خوب اثر گذاشت روم ولی الان افسردگی و بی حوصله گی خیلی زیاد شده جوریکه همش دوس دارم تو اتاق باشم حتی حوصله ام نمیگیره صورت بزنم وبعد خیلی زود عصبانی میشم. ولبان150 1صبح 1 ظهر سرترالین100 1صبح 1ظهر ایمن پرامین25 1صبح 1ظهر پرانول20 1صبح 1ظهر دیپاکین500 1شب وجدیدا هم نورتریپتیلین25 1شب تری فلونوپرازین 1شب.احساس میکنم تاثییر اینها کم شده ضمنا بنده NAهستم.میشه راهنماییم کنید؟