بازگشت به لیست سوالات
س.و
عنوان :

اعتیاد به مخدر شیشه

متخصص روانپزشکی
سلام من 5 ساله مخدر شیشه مصرف میکنم خسته شدم ولی عاشق شی شه ام دوست دارم هم بکشم هم نه یه ساعت خوبم یه ساعت بد افکار منفیم زیاده دست به همه کاری میزنم به خاطر مواد به خدا دوست ندارم میشه کمک کنید منو

سلام
ترک مواد محرک و مخدر نیازمند درمان دارویی و مشاوره ماتریکس دارد
در صورت تمایل به یک روانپزشک مراجعه نمایید تا علاوه بر دریافت دارو درمان غیر دارویی هم بشوید.




سوالات مشابه


دوری پدر از خانواده

با سلام فردی هستم که در عسلویه کار می کنم، هر یکشنبه به عسلویه می روم جهت کار و پنج شنبه ها به خانه در خراسان رضوی بازمی گردم. دارای دو فرزند پسر 4 ساله و دیگری 2 ماهه می باشم، همسرم دوری من از خانواده را مضر می داند و تاثیرات منفی بر تربیت فرزندان را گوشزد می کند، همسرم تحمل شرایط دوری ربرایش سخت می باشد با توجه به اینکه معمولا بدلیل اصرار پدر و مادرش و گاها فرزند اولم در خانه پدریش می باشند و ثبات زندگی شخصی ندارد. راه حل مناسب چیست؟ آیا همسرم می تواند به صورت مستقل در خانه خوددبسر برد و کار تربیت دو فرزند را تقریبا به تنهایی به صورت مناسب انجام دهد؟ گاها می گوی به عسلویه برگرند ولی شرایط کاری من در آنجا این امکان را مهیا نمی کند معمولا تا 8 یا 9 شب سرکارم با استرس فراوان که بعید است در آنجا به خانه نیز منتقل نشود. ممنون می شوم اگر راهنمایی مناسبب در این خصوص ارایه فرمایید. با سپاس

فردی

سلام من 14 سالم است و باشگاه سوارکاری با پدرم می روم . مربی من که مدیر اونجا هم هست بعضی از جلسه ها یک جوری میشه یکم مشنگ میشه . مثلا شعر های عاشقانه می خونه یا.. برای تنظیم رکاب باید به مچ پام دست بزنه تا تنظیم بشه .   امروز نمی دونم چش شده بود یکدفه بقلم کرد و یک چیزی گفت که من نفهمیدم چون اصفهانی بد حرف می زنه . من چیزی بهش نگفتم . بعد به دستم دست زد البته قبلا هم زده بود ولی از قسط نبود . امروز به باسنم دست زد و گفت کارت خوب بود . مرد خوش اخلاق و خوبی هست ولی بعضی وقت ها اینجوری میشه . بهم گفت عشقم بعد گفت امروز معلمت خوب شده . همش ازم میپرسه مربی تو دوست داری؟ منم میگم آره چون واقعا خوب یاد میده .  ولی نمیدونم چرا اینجوری  می کنه . جلوی پدرم از این کار ها نمیکنه و به من دست نمی زنه . البته این همیشه نیست و من با هاش کاری ندارم .   خودشم میگه بعضی وقت ها خل میشم و نمی دونم چم میشه . مامان بابام هم میگن یکم قاتی داره . لطفا بگین چیکار کنم .  ولی به نظرم نیازی نیست به خانوادم بگم چون به نظرم این کارهاش از عمد و ... نبوده و شاید چون کارم خوب بوده بغلم کرده .  نمیدونم

اضطراب و وسواس فکری

میخواستم بدونم ایا ترس دائم از هرچیزی و اضطراب مداوم پانیک هستش و اگه هست راه درمانش چیه

اختلال در حرکت

سلام وقتتون بخیر؛من از 10 سالگی تا الان که 24 سال دارم دچار یه مشکلی شدم که یهویی توی من بوجود اومد دلیلشو نمیدونم من موقعی که میخوام از جایی ک نشستم بلند شم یا وقتی که ایستادم شروع به حرکت کنم اگه بصورت یهویی باشه باعث میشه تعادلمو از دست بدم و حتی چشمام هم تعادل خودشونو از دست میدن،مثه کسایی که معلولیت جسمی دارن و بعد از چند لحظه دوباره به حالت اولیه برمیگردم تازگی ها خیلی بیشتر شده این حالات و موقعی ک استرسم زیاد باشه بیشترم میشه

حس عصبی

سلام دکتر.من یه ساله درگیر یه موضوعی هستم،ماجراشم از وقتی شروع شد که من رفتم باشگاه ، خب اونجا صدای آهنگ خیلی بلنده.بعد از باشگاه یکم سرم درد میکرد بخاطر آهنگ ولی اهمیت ندادم و دوباره آهنگ بلند گذاشتم،البته واسه کسی میخواستم بذارمش.بعد از اون موقع یه حسی درم بوجود اومد که فک میکنم عصبی باشه.حس میکنم یه چیزی تو گلومه نمیدونم چطوری بگم انگار یه چیزی سرمو گرفته.اصلا حس درد نیست.دکترهم رفتم بهم قرص ضد افسردگی داد!خب من اصلا افسرده نیستم! با افکار مثبت و ورزش خیلی بهتز شد در حدی که بعضی اوقات اصلا این حس درونم نیست . ولی دوباره برمیگرده.در ضمن وقتی ناراحت یا عصبانیم بیشتر میشه این حس و وقتایی که آهنگ بلند میذارم یا خیلی به صفحه گوشی و لپ تاپ خیره میشم.تروخدا بگید چیکار کنم خسته شدم