بازگشت به لیست سوالات
م.ک
عنوان :

قرص لوکسیم 20 وکلر دیازپوکساید

متخصص روانپزشکی
سلام دو روز پیش توولیعصر مزاحمتان شدیم این دو دارو را برای افسردگی حادم تجویز کردین ولی الان دو شب هردو رو به فاصله 5 دقیقه از هم مصرف میکنم ولی لرزو پاهام یخ میکنه وتعریق زیاد در قسمت بالا تنه وسرم دارم فک هم موقع حرف زدن درد میکنه سفت میشه
قرص های لوکسیم 20 با کلردیازپوکساید5
احساس ضعف و اشتهامم کم شده
قرص لوکسیمو نصف میکنم
گفتین تا یه هفته

سلام
این عوارض معمولا گذرا هستن .ولی اگه خیلی اذیت میشین لوکسیم رو قطع کنید و یکشنبه مراجعه کنید تا دارو ی دیگه ایی جایگزین کنیم.

🙏
سلام شرمنده خانم دکتر قندم وفشار خونم بالاست میترسم بیام بیمارستان اگه بشه دارو رو برام اینجا تجویز کنین یا آدرس مطب بدین



سوالات مشابه


وسواس چهره

سلام در مورد برادرم میخواستم که کمکمون کنید برادر بنده 29 ساله و مجرد میباشن الان یه مدتی هست که خیلی به چهره مخصوصا موهای سر خود وسواس شده، اگر بخواد تصمیم به رفتن بیرون از منزل بگیره دست کم سه الی چهار بار موهاشو میشوره،موهاشو میشوره میاد جلوی اینه شروع میکنه به مرتب کردن موهاش یهو دوباره میره میشوره دوباره میاد جلوی اینه همین کارو دوالی سه بار تکرار میکنه، اگر از نظر خودش خوب شد که میره بیرون از منزل اگر خوب نشد بیخیال میشه داخل اتاق خودشو حبس میکنه.جدا از این خیلی عصبی هستش، یه وقتایی وقتی دونفر باهم دارن در خفا صحبت میکنن فکر میکنه دارن در مورد ایشون صحبت میکنن زود از کوره در میره، اگر یکی بهش بگه این لباس بهت نمیاد اون لباس از تنش در میاره دیگه نمیپوشه، لطفا راهنماییم کنید ممنون

اعصاب وروان

سلام آقای دکتر من 42ساله و 17 سال به خاطر مشکل افسردگی و عصبی شدن و اضطراب دارو مصرف می کنم میخواستم ببینم که میشه این دارو ها رو با یه روشی قدم به قدم کم کنم

درمان سوگ

سلام و خسته نباشید. من و همسرم حدود یک سال هست که عقد هستیم قبل از اون هم سه سال با هم بودیم. همسرم دو ساله که تنها خواهرش رو از دست داده و جز اون هیچ خواهر و برادر دیگه ای نداره. ما از هم دور هستیم. بخاطر یه سری مسایل همسرم رابطشو با خانواده اش قطع کرده و جز با من و خانوادم با هیچکس صحبت نمیکنه. هنوز با فوت خواهرش کنار نیومده. با من هم دربارش خیلی کم صحبت میکنه و میگه حرف زدن راجع بهش ناراحتم میکنه. وصعیت خوراک و خوابش هم خیلی بده. از طرفی من هم پدر و مادر مریضی دارم که نمیتونم تنهاشون بذارم و شرایط عروسیمون هم هنوز مهیا نیست. همسرم حاصر نیست بیاد مشاوره و میگه دیگه هیچ چیز حالمو خوب نمیکنه.. نمیدونم چطور دیگه کمکش کنم. ممنون میشم راهنماییم کنید. خیلی شرایط بدی دارم.

افسردگی

من 16 سالمه و طبق چکاپی که چندماه پیش داشتم مشکل جسمی خاصی ندارم.ولی الان حدود نه ماهه تمام علائم افسردگی رو دارم و این یه ماه آخر تمرکزم به شدت پایین اومده و هر از گاهی تنگی نفس هم میگیرم بی هیچ دلیلی.تو دو ماه گذشته 10 کیلو اضافه وزن داشتم و خیلی خیلی خستم. حوصله هیچکس و هیچ چیز رو ندارم و هیچ امیدی به حال و آینده ندارم.گاهی از نظر روانی اینقدر بهم میریزم که افکار خودکشی به سرم میزنه و حتی آسیب زدن به دیگران. مشغله فکری خیلی زیادی دارم.از طرفی هم نمیتونم با بقیه ارتباط بگیرم،یعنی وقتی بقیه شاد یا ناراحتن نمیتونم منم مثل اونا عمل کنم.به مسائلی که قبلا برام اهمیت داشتن بی تفاوت شدم.درواقع نسبت به همه چیز بی تفاوتم. میخواستم بدونم ممکنه این علائم مربوط به چیز دیگه ای باشه یا باید برم پیش متخصص ؟

مشاور خانوادگی

سلام خسته نباشید من حدودا دا ساله با همسرم ازدواج کردم با شوهرم فرقای خیلی زیادی دارم کلا دنیامون باهم فرق می کنه می خوام کمکم کنین