بازگشت به لیست سوالات
ب.د
عنوان :

استرس

متخصص روانپزشکی
با سلام خدمت شما
34 ساله هستم، متاهل، ی دختر چهار ساله هم دارم،
من از کودکی سابقه دندان قروچه در خواب دارم،
همیشه در دوره هایی ک استرس بیشتری داشتم شب ها هم دندان قروچه شدید تر بوده. تا کارم ب جایی رسید ک تو بیداری هم مرتب و پر فشار دندان هامو بهم فشار میدادم
چند ماه پیش ب روان پزشک مراجعه کردم و برایم قرص فلوکستین 20 تجویز کرد، نزدیک به بیست روز خوردم و به شدت دچار سرگیجه شده بودم حتی بعضی وقتها تعادل خودمو هم از دست میدادم، ب دکترم مراجعه کردم برام بوسپیرون با سرترالین تجویز کرد، تا دو ماه مرتب مصرف کردم. به شدت روحیه خوبی داشتم، خیلی ارام تر شده بودم، عصبی نمیشدم، قوای جنسیم هم به شدت بهتر شده بود ، اما همچنان خیلی وقت ها دندان هامو به هم فشار میدادم و این مشکلم خیلی فرقی نکرد و من به اشتباه و سرخود قرص هامو قطع کردم از ده روز پیش،
الان ب شدت استرس دارم برای هر چیز عادی،
خیلی عصبی و بی حوصله شدم
خوابم خیلی کم عمیق میشه،
ببخشید طولانی شد. با سپاس
کسی جوابمنو نمیده

سلام وقتتون بخیر پیامتون امروز و همین چند دقیقه پیش به دست من رسیده ممنون از توضیحاتتون

روحیه تون در یک ماه گذشته چطور بوده؟

طول مدت خوابتون چقدر هست؟

بله من پزشک رو عوض کردم منظورم به پزشک قبلی بود
عذر میخوام
مودم خیلی پایینه
میانگین 6 ساعتولی عمیق خیلی نیست
روز ب روز هم احساس بیشتری از افسردگی دارم
من با هدف درمان دندون قروچه شروع ب مصرف دارو کردم

سابقه بیماریهای جسمی/مصرف سیگار و قهوه و ... داشتین؟

اشتهام خوب کاملا
پسوربازیس دارم 15 سال هست، سیگار میکشم، قهوه هم روزی یکی دوتا

دندان قروچه در خواب هست فقط یا موقع بیداری هم اتفاق میفته؟

در هر دو وقت هست
در بیداری هم کاملا مشهوده

سابقه غش و تشنج در گذشته داشتین یا نه؟

برای سوریازیس چه داروهایی مصرف میکنین؟

خیر،
هیچ دارویی

سپاسگذارم، چشم



سوالات مشابه


درمان سوگ

سلام و خسته نباشید. من و همسرم حدود یک سال هست که عقد هستیم قبل از اون هم سه سال با هم بودیم. همسرم دو ساله که تنها خواهرش رو از دست داده و جز اون هیچ خواهر و برادر دیگه ای نداره. ما از هم دور هستیم. بخاطر یه سری مسایل همسرم رابطشو با خانواده اش قطع کرده و جز با من و خانوادم با هیچکس صحبت نمیکنه. هنوز با فوت خواهرش کنار نیومده. با من هم دربارش خیلی کم صحبت میکنه و میگه حرف زدن راجع بهش ناراحتم میکنه. وصعیت خوراک و خوابش هم خیلی بده. از طرفی من هم پدر و مادر مریضی دارم که نمیتونم تنهاشون بذارم و شرایط عروسیمون هم هنوز مهیا نیست. همسرم حاصر نیست بیاد مشاوره و میگه دیگه هیچ چیز حالمو خوب نمیکنه.. نمیدونم چطور دیگه کمکش کنم. ممنون میشم راهنماییم کنید. خیلی شرایط بدی دارم.

افسردگی

من 16 سالمه و طبق چکاپی که چندماه پیش داشتم مشکل جسمی خاصی ندارم.ولی الان حدود نه ماهه تمام علائم افسردگی رو دارم و این یه ماه آخر تمرکزم به شدت پایین اومده و هر از گاهی تنگی نفس هم میگیرم بی هیچ دلیلی.تو دو ماه گذشته 10 کیلو اضافه وزن داشتم و خیلی خیلی خستم. حوصله هیچکس و هیچ چیز رو ندارم و هیچ امیدی به حال و آینده ندارم.گاهی از نظر روانی اینقدر بهم میریزم که افکار خودکشی به سرم میزنه و حتی آسیب زدن به دیگران. مشغله فکری خیلی زیادی دارم.از طرفی هم نمیتونم با بقیه ارتباط بگیرم،یعنی وقتی بقیه شاد یا ناراحتن نمیتونم منم مثل اونا عمل کنم.به مسائلی که قبلا برام اهمیت داشتن بی تفاوت شدم.درواقع نسبت به همه چیز بی تفاوتم. میخواستم بدونم ممکنه این علائم مربوط به چیز دیگه ای باشه یا باید برم پیش متخصص ؟

مشاور خانوادگی

سلام خسته نباشید من حدودا دا ساله با همسرم ازدواج کردم با شوهرم فرقای خیلی زیادی دارم کلا دنیامون باهم فرق می کنه می خوام کمکم کنین

بی خوابی و خواب پریدگی

حدود یک هفته پیش از خواب که بیدار شدم انگشتان یکی از دستانم به رنگ حنایی بودن و در طی روز از بین رفتن تقریبا یک هفته ای هست که یا بی خوابم یا از خواب میپرم و به سختی بعداز چند ساعت خوابم میبره

استرس واظطراب زیاد,حالت تهوع ناشی ازاسترس,سرگیجه.

اگ ممکنه بهم دارومعرفی کنید.دختری20ساله هستم.استرس واظطراب بالایی دارم ک منجرب حالت تهوع میشه.