بازگشت به لیست سوالات
ب.ن
عنوان :

اضطراب جدایی

فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
سلام
وقت بخیر
پسر من 17 ماهه هست و همین یک بچه رو دارم و از 7 ماهگی وقتی یکبار برای کاری سپردمش به یک اشنا خیلی خیلی گریه کرد و من سریع برگشتم ولی از اون روز تا الان خیلی وابسته و چسبیده ب من هست به طوری که چند دقیقه هم منو رها نکرده
با دو دکتر روانشناس در این مدت صحبت کردم و هردو گفتن تا 18 ماه طبیعیه و از شیر بگیرش و منم حدود 20 روز پیش یعنی 16 ماه و نیمه از شیر گرفتم
برای شیر خیلی بی قراری نکرد و تقریبا راحت کنار اومد چون تدریجی کم شده بود و البته گفتن تمام رفتارهای پسرم نرمال هست و مشکلی نداره
دکتر روانشناس گفتن که بعد از یکسال کم میشه و یک دوره
بعد از شیر گرفتن ممکنه دوباره حالت های اضطرابش برگرده ولی اصلا کم نشد بعد از یکسال و الان با وجود کرونا و خونه نشینی بدتر هم شده و وقتی به منزل خواهرم میرم با دخترخواهرم خوب بازی میکنه ولی دست منو ول نمیکنه
همسرم کارمند بیمارستانه و 9 شب از ماه رو شیفت هستن.
خودم تا قبل زایمان سرکار میرفتم
کسی هم ندارم که بچه رو بهش بسپرم.مادرهمسرم هستن ولی پسرم اصلا نمیمونه پیشش و ایشون هم بخاطر وسواس تمیزی اصلا توانایی بچه نوپا رو ندارن
البته پسرم در نوزادی کولیک خیلی شدید داشت و چند مورد مادرزادی که همه تا حدود 6 ماهگی برطرف شدن خداروشکر




ممنون میشم راهنمایی کنید چون این شرایط خیلی کلافه کننده هست

سلام و وقت بخیر
1- خواب فرزندتتون چطوره هستش : چه ساعتی شبها میخوابه و چه ساعتی بیدار میشه؟
2- ایا شبها در خواب گریه یا کابوس یا دندون قروچه داره یا خیر؟
3- سابقه خانوادگی هر نوع بیماری در خانواده مثل اضطراب ، وسواس ، اختلال افسردگی ،اختلال بیش فعالی و کم تمرکزی ، اختلال تیک ، اختلالات طبی مثل تشنج، ....وجود داره یا خیر؟

قبل از شیر گرفتن حدودا 11 میخوابید تا 9 یا ده صبح وچندین بار بیدار میشد و تا 10 ماهگی اصلا در روز نمیخوابید
ولی بعد از شیر کمی دیرتر میخوابه حدودا 12 میخوابه تا 7 و چون به هیچ وجه شام نمیخوره گرسنه میشه که بیدار میشه و ظهر حدود 1تا 2 ساعت میخوابه
دو سه باری با گریه و جیغ بیدار شده و با چشم بسته و سعی کردیم کاری بکنیم که چشماش رو باز بکنه و بعدش خوب شده ولی وقتی خوابش کامل نباشه و بیدار بشه کمی نق میزنه
دندون قروچه در خواب نداره
من خودم تا حدی مضطرب هستم و فکر میکنم با توجه به شرایط سالهای پیشم کمی افسردگی دارم و پدرش هم بخاطر کار زیاد تا حد کمی شاید افسردگی داشته باشه ولی دارویی مصرف نمیکنیم و اختلال نیست و روابط خوبی با هم داریم
در خانواده هم تا الان اختلال هایی که فرمودین نداشتیم
این چسبیدن حتی گاهی توی خواب هم هست و بیدار میشه و از تخت خودش میاد تو بغل من میخوابه البته اتاق جداگونه نداره
تو این ده ماه این مورد کم و زیاد شده و مواقعی که کم شده خیلی بازی و روابط خوبی با بچه ها داشته ولی در کل توی بازی با بجه ها اگر چیزی بخواد خودش انجام نمیده و از حقش دفاع نمیکنه و دست من رو میگیره که واسش انجام بدم

بسیار عالی
یادمون باشه اضطراب جدایی و اضطراب از بیگانه یا غریبه ها از 9 ماهگی کم کم شروع میشه و در 18 تا 24 ماهگی به اوج خودش میرسه و حد اکثر تا 36 ماهگی برطرف میشود چه کارهایی باید انجام بدیم:
شبها نزد خودمان بخوابد و در اطاق خواب خودش و جدا نباشد ، حد اکثر وقت که در منزل هستیم با او بگذرانیم، حتما در روزهایی که تعطیل هست پدر با کودک بیشترین وقت باشد و بازی کند
از دادن موبایل و بازیهای کامپیوتری و هر برنامه تلویزیونی طولانی مدت و اضطراب زاجهت ارام کردن کودک خودداری کنیم، بهترین زمان خواب از ساعت 9 شب تا 8 صبح میباشد بنابراین خواب کودک را تنظیم کنیم
بعضی مواقع نیاز هست که کودک در نزدیکترین مهد نزدیک محل کارتان بگذارید و روزانه چند دقیقه سر بزنید( در صورت امکان)
در صورت شدت علائم بازی درمانی هفته ای دو جلسه کمک مکند(در مراکز کاردرمانی)
و در نهایت در صورت وجود بیقراریهای شدید بد خوابی و نداشتن خواب راحت گاهی نیاز هست قرص ریسپریدون یک میلیگرم یک چهارم قرص صبح و یک چهارم شب بدهیم موفق باشید

ممنونم
الان که مهدکودک و مراکز تعطیل هست چکارکنم ؟
خوابش الان خوبه و با توجه به شرایط الان لازم هست قرص بدم؟

در حال حاضر کودک شما روند رشد طبیعی رو طی میکنه اصلا نگران نباشید
بازیهای دو نفره مثل دالی موشه قایم موشک بازی در منزل حتما انجام بدید
نقاشی خیلی کمک کننده هستش توپ بازی در حدی که ارامش منزل رو بهم نزنه کمک میکنه
خونه سازی یا لگو بازی کردن با هم اضطراب کودک رو کم میکنه روزهای تعطیل در کنا ر بچهای دیگه و کودکهای خونوا ده بازی کنه
و در حال حاضر نیازی به دارو نیست

🙏
سپاس از شما



سوالات مشابه


افسردگی

سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم

افسردگی

سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.

استرس و خستگی

سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم

ترک سیگار

سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟

افسردگی و پرخاشگری

سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.