بازگشت به لیست سوالات
A.L
عنوان :

افسردگی

متخصص روانپزشکی
سلام خانم دکتر .من فکر میکنم افسردگی شدید دارم .دوس ندارم مهمانی برمد.دائم تو فکرم بعضی وقتا اینقدر فکر میکنم که دیگه سردرد میگیرم .شبها اصلان خواب ندارم انگیزه هیچ کاریو ندام حتی حوصله خانوادمم رو ندارم .تورو خدا اگه میتونین کمکم کنید.

سلام دوست گرامی :
متوجه شدم از خلق غمگین ، بی حوصلگی ، نداشتن انگیزه و بی حوصلگی به همراه اشتغال فکری شکایت دارید ، نکته مهم ریشه یابی این احساسات در شما است ، از کی و به دنبال چه استرسوری این حالات در شما ایجاد شده ؟ فهمیدن این مورد و ریشه یابی اون در بهبود حال شما می توند کمک کننده باشد البته با توجه به تااین احساسات روی خواب و روابط بین فردیتان درمان دارویی رو در ابتدا به شما توصیه می کنم که بهتراست برای ارزیابی بیشتر به متخصص اعصاب و روان مراجعه کنید

سلام.ممنونم از پاسخ تان.من از زمانی که ازدواج کردم کمکم دچار این حالات شدم .بعضی وقتا فکر میکنم به بن بست رسیدم.دائم فکر میکنم آدم بدیم .



سوالات مشابه


بدگمانی

باسلام وخسته نباشید آقای دکتر مهرآرا هستم پدرم از بیماران شما هستن،برای بابا به خاطر بدگمانی و استرس وشک براشون قرص هالوپریدل رو نصف شب ها براشون تجویز کردید ولی هیچ تاثیری روشون نداره همچنان بد گمان وشکاک هستن،اصلا آرامش ندارن به مادرم خیلی حساس تر شدن تصور میکنن همه ما میخوایم دیدگاه مادرمون رو نسبت به بابام عوض کنیم،هر لحظه هم وسایلشون رو چک میکنن تصور میکنن به وسایلشون دست میزنن، قبلا روزها خوب میخوابیدن خواب شبشان بد بود الان در طول شبانه روز دوسه ساعت هم نمیخوابن میگن بهم قرص خواب بدین که آروم بخوابم ، قرص های تجویزی شما هم آسنترا50 صبح ها یک عدد،ریواستیگمین 3 روزی سه مرتبه ،قرص هایی که فوق تخصص کلیه بخاطر نارسایی مزمن کلیه بابا براشون دادن هم لوزارتان 25 ،کلسیتریول ،رناژل800 روزی دومرتبه،نفروویت یک عدد،

ترس

سلام خانوم دکتر من چند وقت پیش با شما صحبت کردم گفتم که هی حس میکنم که میخوام سکته مغزی یا سکته قلبی کنم یهو سرم گیج میره بعد ترس تمام وجودمو میگیره هی میترسم که دوباره اینجوری بشم به هر بیماری که فکر میکنم حس میکنم واقعا اونجوری شدم شما گفتین که خود بیمار انگار شدین و گفتین که قرص نور تریپترین بخور من رفتم دارو خونه بگیرم گفتن که این قرصا برای سن بالاهاس برای شما خوب نیست چند روز بعد من رفتم پیش دکتر انوشه تو اسلامشهر ایشون گفتن اختلالات اضطراب دارین برام چند تا قرص نوشتن عکسشونو براتون میفرستم اونارو ی هفتس میخورم ولی اصلا فرقی نکردم فقط خواب آوره الان خانوم دکتر من مشکلم اینه که میترسم شبا میترسم بخوابم هی فکر میکنم الان زلزله میاد یا یخورده قلبم درد میگیره میترسم سکته کنم صبح ها که از خواب بیدار میشم از ترس تمام بدنم میلرزه شبام که میخوابم تا صبح کابوس میبینم تو طول روزم هی به چیزای بد فکر میکنم هی به کرونا یا هر چیز بد فکر میکنم ولی خوب اون حمله های جسمی کم شده فقط ترسه هست هنوز بعضی وقتا هم سرم گیج میره

کودک من

سلام من مادر هستم و پسر 9 ساله من کلا ترسو و وابسته ، کنجکاو وهیجانی است . اهل موبایل و کنجکاوی برای فیلمهای ترسناک. تا اینکه یک شب با ترس از خواب بیدار میشه که خواب جن دیدم بعد از از اون تا 5 روز مرتب تیک چشمی داشته و بردیمش دکتر قرص سرمنتا یک چهارم برای شروع و سپس روری نصف قرص و شربت هیدروکسی زین 5 سی سی بهش داد. از دو روز بعد از دارو علایم پرش عضلات هنگام شروع خواب در او ظاهر شد و دارو بعد از 4 روز قطع کردیم الان تیک چشمش کم شده و هر موقع نداره ولی پرش عضلات از موقع خوابیدن شروع میشه یک ماهه که میگه شب نمیخوابیم باید صبح بشه و طلوع خورشید رو ببینم و سپس میخوابه ، از خوابیدن میترسه تا دو ساعت اول خواب پرش یک ثانیه ی داره در عضلات دست و پا و بدنش داره ، هر ثانیه یک پرش میزنه حالا چه دست و پا یا کمر شکم همه جا تازگی ها میگه پرش نمیزاره بخوابم میگم مگه چی میشه میگه دارم میفتم از بلندی بعد از یک ماه دوباره بردمش دکتر الان داروی سرمنتا یک چهارم ظهر و بعد به صورت نصف قرص و ریسپریدون یک میلی گرمی یک چهارم شب و بعد به صورت نصف قرص و شربت هیدروکسی زین 5 سی سی شبها بهش داده الان استرس دارم که ریسپریدون بخوره لازمه هر دو تا دارو یا نه؟ عوارض برای بچه ام نداشته باشه خیلی میترسم. لطفا راهنمایی ام کنید

ترس و اضطراب

سلام روز بخیر دختر 31 ساله ای هستم که چند ماهی میشه دچار ترس و اضطراب شدم همش نگران هستم که نکنه خودم یا خانوادم مریض بشن وقتی این فکر میاد توسرم تمام بدنم شل میشه تپش قلب میگیرم حالت تهوع میگیرم میل به غذا ندارم بی حال و سردرد میشم نفس نمیتونم بکشم خوابم نمیبره این شرایط زندگی منو مختل کرده نمیتونم خوب کار کنم تو محل کارم بیقراری بدی دارم . ازتون درخواست کمک دارم. لطفا راه حلی به من پیشنهاد بدید که حالم بتونه خوب باشه لطفا

بیماری اعصاب

من سه ساله احساس انقباض در ناحیه گلو و احساس ضعف و سستی در پاهام (زانو به بالا) دارم همون احساس انقباضی که در ناحیه گلو دارم در پاهام هم هست... بعضی وقتها احساس سفتی در قفسه سینه دارم.. روانپزشک رفتم سیتالوپرام تجویز کرد 7 ماهه دارم میخورم از 100 درصد 25 درصد بهتر شدم.. بعضی وقتها یک چهارم زاناکس هم میخورم تقریبا سفتی قفسه ام بهتر میشه نه کاملا... در ضمن آزمایشات و ام آر ای هم دادم مشکلی نداشتم... گفتن اختلالات سایکوسوماتیک دارم... آقای دکتر خیلی اذیت میشم... احساس ضعف و بی رمقی وجودم رو گرفته تو رو به خدا کمکم کنید...یه احساس غیر قابل وصف که منشا عصبی داره...