بازگشت به لیست سوالات
ف.ا
عنوان :

ترس و استرس از اینده

دکترای روانشناسی تربیتی
سلام
من 16 سالمه ومجرد هستم.
مشکل از اونجایی شروع شد که من دو سال پیش با یه پسری اشنا شدم و خیلی همو دوست داریم اما خانواده ها در جریان نیستن.ما همدیگرو به قدری دوست داریم که نمیتونیم یک لحظه از هم جدا بشیم و خیلی دوس داریم باهم ازدواج کنیم.
دوسپسرم21 سالشه و منو خیلی دوست داره.
من همش در فکر این بودم که ما به هم میرسیم و...
که یه روز مامان بابام میگن که اگ کنکورتو دادی میریم ترکیه درس میخونی و...
من خیلی ترسیدم و گفتم من نمیخوام بیام و اونا هم میگن ما میبریمت و...
خیلی میترسم اصلا بحث ازدواج رو بیارم وسط چون قطعا با من مخالفت میکنن
من هی هرروز و هرروز دارم میتوسم که یهو بریم و من مجبور شم از دوسپسرم جدا بشم.
من نمیتونم فکرشو کنم که میخوام ازش جدا شم.
این ترس و استرس نمیزاره حتی الان درسامو بخونم و ترس از اینده داره منو اذیت میکنه.
ممنون میشم کمکم کنید.

سلام بدون شک الان برای فکر کردن شما و دوست پسرتان به ازدواج خیلی زود است و بهتر است این موصوع را فعلا با خانواده مطرح نکنید ، ولی می توانید موضوع را با دوست پسرتان مطرح کنید ببینید راه حل پیشنهادی او برای این مشکل چیست.

با سلام و خسته نباشید خدمت شما.
من با دوست پسرم در میان گذاشتم و او به من میگوید نگران هیچی نباش و اصلا نگران نیست در حالی که من خرروز نگران تر از دیروزم.

شما احتمالا دچار ترس و اضطراب از آینده هستید که باید با یک رواندرمانگر به صورت حضوری در میان بگذارید و آن را درمان کنید.




سوالات مشابه


افسردگی

سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم

افسردگی

سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.

استرس و خستگی

سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم

ترک سیگار

سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟

افسردگی و پرخاشگری

سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.