بازگشت به لیست سوالات
ا.ن
عنوان :

واکنش ترس

دکترای روانشناسی تربیتی
من (32ساله)یه ترس بیشتر از حد معمول بهم وارد شد بعدش دچار گیجی شدم. دکتر روانپزشک رفتم بهم قرصای ضد افسردگی داد که نخوردم و حس میکنم افسرده نیستم. اگرم یکم غمگینم بخاطر این گیج بودنمه(یه حالت نشئه ضعیف فکر کنم ،تاحالا نشئه بودنو تجربه نکردم ) . میترسم وابسته بشم از یه طرف حس میکنم گوشم کیپ شده و گاهی درد میکنه. تو سن دبستان یبار دیگه گوشم دچار مشکل شد و همین علایمو داشتم البته الان دردم خیلی ضعیفه اما گیج بودنم طولانی شده حدود 2ماه داره میشه حالا نمیدونم واقعا مشکل چیه. ممکنه اون ترس باعث شده باشه من بلافاصله افسرده بشم یا ممکنه گوشم بخاطر تکان و ترس التهاب پیدا کرده باشه.
دلیل ترسمم خوردن 2عدد قرص کلیمیپرامین 5میلی بود که خوردم بخوابم بعد فکر کردم خیلی قویه ترسیدم رفتم بیمارستان دکتر گفت خبری نیست کسی با این دارو بلای سرش نیومده که تو بیاد.
در ضمن دوبارم تست افسردگی زدم نتیجه منفی بود
دکتر گوشم رفتم خیلی بیحوصله گفت خوبی برو
اینم بگم کلا نسبت به درد و علائم بیماریهای جسمی ترسو هستم و همیشه بیشتر از دیگران اذیت میشم مثلا بخاطر یه سرماخوردگی کوچیک 1هفته ناله میکنم
و میترسم که خدایا نکنه خوب نشم.
قرص آسنترا هم برام نوشت که بعد خوردن نصف 1قرص فرداش کلافه و گیجو خوابالو بودم
من با نصف قرص کلورودیاز پوکساید 5 هم 1روز گیج میزنن
کلا بدم از حالت غیر طبیعی میاد دوست دارم معکولی باشم نه نشئه نه مست. اینم بگم کهدسیگارم میکشم و وقتی میکشم بیشتر گیج میزنن به قول داداشم گل میکنه
ببخشید نوشتارم عامیانه بود اینجوری حق مطلب راحتتر ادا میشه

شما دچار ترس وسواسی از بیمار شدن هستید و بدون کمک حضوری یکروانشناس ( رواندرمانگر) قادر به درمان آن نیستید.




سوالات مشابه


افسردگی

سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم

افسردگی

سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.

استرس و خستگی

سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم

ترک سیگار

سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟

افسردگی و پرخاشگری

سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.