بازگشت به لیست سوالات
س.ا
عنوان :

مشاوره

دکترای روانشناسی سلامت
سلام وخسته نباشید من چندسال پبش ی دخترو ک حواسش ب من نبود تو کوچه خلوت ک روزبود یهویی خواستم بغل کنم و خواسش ب من نبود و یهویی بود و کلا گرخید و چندتا جیغم زد ومن سریع فرار کردم نموندم الان عذاب وجدان دارم میگم شاید مشکل بدی پیدا کرده باشه آیا امکانش هست مشکل داشته باشه ؟و من نمیشناسمش اصن همش عذاب دارم
با سپاس خیلی خیلی فراوان ازشما .لطفا با دلیل منطقی جوابم بدین
و من با دفاتر مراجع تقلید صحبت کردم و میگن فقط استغفار برعهده شماست ن چیز دیگه
خواستم از لحاظ علمیم بدونم ک چکار کنم
با سلام دوباره خانم دکتر لططف میکنید حواب بدین؟

ممکنه ترس روى او تاثیر بدى گذاشته باشد
اما چون زمان به عقب برنمیگردد چاره اى جز عذرخواهى و جبران ندارید

خب من نمیشناسمش خانم دکتر مشکل همینجاست ک خبری ازش ندارم
ی غریبه بود تو خیابون
مثلا چه مشکلی ممکنه براش بوجود امده باشه؟

وقتى نمیشناسید فقط باید عهد کنید از طرف او به دیگران کمک کنید تا خدا به رفع مشکلات او کمک کند

خیلی ممنون خانم دکتر لطف کردین



سوالات مشابه


افسردگی

سلام خانوم دکتر وقت بخیر من چند روز پیش مزاحمتون شدم و گفتم بخاطر عود افسردگی پس از زایمان دارم آسنترا 50و بوپروپیون 75روزی یک عدد مصرف میکنم امروز حدودا 16روز از شروع میگذره و من فقط شاید کمی حالم بهتر شده خیلی نا امیدم اصلا نمیدونم باید چیکار کنم مدام هم دهنم خشک و خمیازه میکشم اصلا به نظرتون تاثیری داره این قرص ؟خواهش میکنم به من کمک کنید خیلی خیلی روحیه بدی دارم اصلا احساس شادی ندارم انگار نمیفهمم چطور داره میگذره

ترس از دست دادن همسر

سلام من در کودکی پدرمو از دست دادم بعد از ازدواجم همسرم همه دنیام شده، همیشه این ترس با منه که اگر اونو از دست بدم چکار کنم همیشه دلم میلرزه از این نگرانی، به طوری که حتی فیلم هایی که توی داستانشون فوت همسر داشته باشن نگاه نمیکنم. دو روز پیش پسرخاله م رو تو یه تصادف رانندگی از دست دادم، بنده خدا تازه ازدواج کرده بود و خانمش بارداره، با دیدن سوگواری و رنج خانمش این ترس و دلواپسی من بیشتر شده و لحظه ای از ذهنم دور نمیشه جوری که حتی فکرمیکنم اگر روزی منم باردار بشم و تو دوران بارداریم همسرمو از دست بدم چکار کنم، حالا هم این فکر که اگه همسرم از دست بدم حالمو آشفته میکنه و هم ناراحتی بخاطر از دست دادن پسر خاله جوانم لحظه ای فکرم آروم نمیشه.

افسردگی

سلام خانوم دکتر وقتتون بخیر ببخشید مزاحمتون شدم من 23سالم هست و پارسال بهمن ماه زایمان کردم و دو ماه بعد از زایمان دچار افسردگی شدم و مراجعه کردم به روانپزشک و برام سرترالین 50و بوپروپیون 75روزی یک عدد تجویز کردن من 6ماه دارو هارو خوردم و سرخود قطعشون کردم اما همش عصبی بودم و گریه میکردم تا اینکه سه هفته پیش مراجعه کردم به متخصص داخلی مراجعه کردم برام فلوکستین 20تجویز کرد من ی هفته خوردم اما تمام حالت های پارسالم رو برگردوند قطع کردم و دوباره به همون روان پزشک پارسال مراجعه کردم دوباره همون داروهای پارسال برام نوشتند الان 10روز دارم داروهارو میخورم اما فقط یکم بهترم حالا چند تا سوال از شما داشتم اول اینکه این دارو ها از کی تاثیرش شروع میشه ؟بعدم اینکه اگر من این بار درمان رو کامل کنم بازم امکان باز گشت دوباره افسردگیم هست ؟بعدم این دارو اعتیاد نمیاره که وابسته بشم؟

سپردن کودک نه ماهه به مادربزرگ افسرده

سلام وقت بخیر ،مادر بنده متولد سال50 است و دچار افسردگی ست و حدود پنج سال است که دارو مصرف میکنند،دایم حالت رخوت و خواب الودگی دارند و بیشتر اوقات هم خواب هستند، کاملا ناامید از زندگی هستند و هیچ چیز ایشون رو به وجد نمی آورد،روزهایی که منزل ایشان هستیم چند دقیقه با ما هستند و بعد مجدد افسرده و خموده. بنده دختر پنج ماهه ای دارم و فعلا در مرخصی هستم و نه ماهگی بایستی به کار خود برگردم،سوال بنده این است که با شرایط ذکر شده آیا سپردن دخترم به مادربزرگش _حدود هفت ساعت هر روز _میتواند موجب خطر و افسردگی کودک من هم بشود یا خیر؟

افسردگی همسرم

سلام خدمت شما،شوهرم ی مدت دچار ترس از آینده و بیخوابی و اضطراب شده بودن به متخصص مراجعه کردیم دارو بهشون دادن و این حال بدشون تشدید شد،تا اینکه دکتر گفتن بستری شو،من دیروز ب ملاقات شوهرم رفتم و دیدم همسرم در برابر اونا صفر هست! فقط مشکل همسرم اضطراب بیخوابیش بود.و خودش اصلا اونجا رو دوست نداره همچنین من خیلی براش ناراحتم بین این همه آدم که عقل درست حسابی ندارن میترسم بدتر بشه خیلی ناراحتم ضمن اینکه تو دوران عقد هستیم و داشتیم خونه جدیدمون اماده میکردیم! چکاری باید انجام بدیم؟ اونجا خیلی وحشتناک هست