بازگشت به لیست سوالات
ص.ن
عنوان :

سوال

متخصص روانپزشکی
با سلام خدمت جناب دکتر بیدکانی. اینجانب بعلت افسردگی مختصرم در تاریخ 24فروردین به شما مراجعه کردم که داروهای تجویز شده به شرح ذیل می باشند:
پوکساکیم: ظهر 1عدد عصر 1عدد
نورتریپتیلن10: 1/2 ظهر
ریسپریدون 1میلی: روزی 1عدد
وازونیدین 0/2: 1/2شب
سوال 1 : با توجه به اینکه اکثر قرصها در ظهر باید مصرف شوند، من میتوانم امسال ماه رمضان روزه بگیرم یا خیر؟ اگر میتوانم داروها را چگونه استفاده کنم.
سوال2: آیا نورتریپتیلن 10 مصرفش در روز همان 1/2 می باشد یا داروخانه اشتباه نوشته است؟
با تشکر از لطف شما

سلام خیلی ممنون بنظرم روزه براتون مناسب نیست داروهانیز باعث خشکی دهان می گردند

سلام. تشکر از پاسختون
🙏



سوالات مشابه


عصبی بودن

سلام خانم دکتر .من یه خانم 27 ساله هستم یه بچه 5 ماهه دارم .اصلا حوصله بچه ندارم عصبیم کزده بعد زایمانمم احساس افسردگی دارم الان چند روزه بچم جیغ میزنه منم خودمو میزنم .توو این شرایطم نمیتونم مطبی برم.ابم میخورم هنگام عصبانیت اما جواب نمیده انقد میرنم توو سرم چشام قرمز میشنو سردرد میگیرم توروخدا یه قرص بگید بچمو دوس دارم نمیخوام سرش داد بزنم اما تا گریه میکنه عصبی میشم سرش داد میزنمو خودمو میزنم

کنکور

سلام خانم دکتر خسته نباشید، من چند سالیه پشت کنکورم،تجربی هستم،از نظر بهره ی هوشی مشکلی ندارم اما همیشه مشکل من یه چیزه،اونم اینکه موقع درس خوندن همش به ذهنم میرسه اگه باز نشه چی میشه،محاله که بشه، چجوری برنامه بریزم که بشه و.. وقتی هم برنامه مینویسم و سعی میکنم افکارم رو کنترل کنم تا درس بخونم،احساس خیلی بدی بهم دست میده،احساس تنفر و زور و اجبار،در حدی که گریم میگیره،سر درد میگیرم و احساس فشار زیادی میکنم،وقتی که از درس بلند میشم و سرمو به یه چیز دیگه گرم میکنم احساس میکنم از این فشار خلاص شدم و بهتر میشم اما خب موقت، چون هر چی میگذره نا امیدی و اضطراب بیشتر میشه،از طرف خانواده هم تحت فشار هستم اینطور که وقتی میبینم نمیخونم باهام رفتارشون سرد هست و مدام به من میگن باز چیزی نمیشی و آبروی ما را بردی،هر چند که نمیدونن من بخاطر این مسایل واقعا نمیتونم بخونم و حالم بده،خانم دکتر بخاطر این مسئله هیچ وقت نمیتونم یه فصلو تموم کنم و نیمه کاره رها میکنم تا ببینم روز بعد چیکار باید بکنم،خانم دکتر میشه منو راهنماییم کنید که مشکلم چی هست و جیکار باید کنم، ممنونم

کرونا

سلام خانوم دکتر من حس خوبی ندارم ی دختر یکساله دارم که شدیدا به خودم وابستست منم همینجور یک ماه که بیرون نرفتم بخاطر کرونا ولی همسرم مغازه داره خوراکی مجبوره که بره خودم دیابت نوع یک دارم 20 ساله 28 سالمم هست همش میترسم که بگیرم و انقدر بهم گفتن که دیابتیا میمیرن میرن تو کما این حس بد اومده تو وجودم که ی اتفاقی برام میوفته و واقعا دارم دیوونه میشم با اینکه جایی نمیرم بهداشتیو رعایت میکنم ولی جون همسرم میره و میاد پدر و مادرم میرنو میان این حس تو من به وجود اومده حتی وصیتمم میخوام بنویسم من دقیقا از 3 اسفند جایی نرفتم

اختلال در خواب

مرتضا هستم. 35 ساله. شغل کارمند و مدرس. روزانه به طور متوسط 12 ساعت کار می کنم. اما با وجود خستگی فیزیکی نمی توانم خوب بخوابم. معمولا وقتی به رختخواب می روم، انواع سوالات بی جواب در ذهنم شکل می گیرد. همیشه نوعی دلشوره از اینکه "چه می شود؟" در مورد آینده باعث اضطرابم می شود که در اکثر مواقع خواب به کلی از سرم می پرد و گاهی تا صبح بیدار می مانم. اگر هم بخوابم، صبح ها دچار بی حالی و خستگی هستم. مدتی پیش زولپیدم مصرف کردم. اوایل خوب بود، اما بعد از مدتی فقط حالت منگی بهم میده. (کلا دو یا سه ورق، 5 یا 10) مصرف زولپیدم رو فقط شب هایی که باید تو جاده می بودم داشتم که بتونم بخوابم. چکاپ هم رفتم، در حال مصرف ویتامین D (50 هزار هفتگی) و کلسیم (روزانه یک عدد، جوشان) هستم. کلسیم رو تموم کردم اما D هنوز تموم نشده.

کرونا

من اولای شیوع کرونا از روی استرس مبتلا شدن یه تیک تنفسی گرفته بودم و مدام نفس عمیق میکشیدم ولی تونستم کنترل کنم و حل شد اما الان با حدود 12-13 گذشتن از اون وقت یدفعه یه روز یه حس تب جزعی البته تب سنج استفاده نکردم یه چیز حسیه و دوباره حس میکنم به نفس نیاز دارم و نفس عمیق میکشم ولی اینبار تعدادش بالا تر رفته و مدام شده میخواستم بدون همچنان تو خونه بمونم یا مراجعه کنم به پزشک؟!