بازگشت به لیست سوالات
م.ک
عنوان :

ترس ، وسواس ، اضطراب

متخصص روانپزشکی
سلام خسته نباشین بعد از 14 سال نازایی و صدها دکتر ودرمان و گرفتاری صاحب فرزند پسر شدم که الان 9 ساله هست بچه ی درسخون و مهربون و پر جنب و جوش و فعال و شاد کمی ترسو که با انکه خونه سر پوشیده هست و مشکلی نداره برای اب خوردن ودستشویی هم باید همراش بریم وگرنه میترسه و تا الان بجز مدرسه ازما جدا نشده تو مدرسه هم کم حرف با انضباط معلم ازش راضی از زورگو های کلاسش میترسه تغدیه هاش رو بارها ازش گرفتن خلاصه یکم بچه ننه بارش اوردیم خودمون نخواستیم پیش همه بره وگرنه خودش دوست داره خونه اقوام و پدر بزرگ و مادر بزرگ بمونه از کودکی یک همبازی یک سال کوچکتر از خودش که بچه همسایه هست برای بازی داشته که تا قبل از کرونا بیشتر وقتش خونه ما بوده و پسرم با بیشتر همکلاسیهاش دوست بوده که برای بازی خونه ما می اومدن تقریبا یک روز بدون دوست نبوده از اسفند ماه بخاطر کرونا همبازی نداشته و بچه هم سن و سال هم ندیده حتی همون بچه همسایه که با هاش بازی میکرد هم با هاش ارتباط نداشته و 2 شب قبل از تولدش که 4 اردیبهشت بود دچار خواب وحشتناکی میشه با جیغ که شیطون خواب دیدم از خواب میپره و چند روز بعد دچار تیک پلک زدن میشه و 8 روز پی در پی تیک میزد تا گوشی یا تلویزیون روشن میشد بیشتر تیک میزد بردیمش دکنر اعصاب و روان ایشون هم داروی سرترالین برای شروع یک چهارم قرص و شربت هیدروکسی زین 5 سی سی بهش میده دارو بعد از سه روز استفاده شب موقع خو اب دچار پرش های پی در پی شدید میشه اوایل فقط ساعت اولیه خواب دچار پرش میشه که بعد از چند روز حالش بدتر میشه طوری که خودش میگه مامان دارم میفتم بعد بخاطر این مشکل دارو را که چهار روز خورده بود قطع کردیم هر شب پرش داشت دیگه شبها نمی خوابید و میگفت صبح که شد میخوابیم میخوام ماه رو تماشا کنم یا کهکشان رو ببینم تا یکماه همینطور شبها پرش داشت دوباره بردیم پیش همون اعصاب و روان باز دوباره سرترالین و داروی ریسپریدون هر دو شروع یک چهارم تا اینکه کم کم دیدیم داره دچار وسواس شستن دست میشه با شروع ریسپریدون پرش یکماهه اش خوب شد ولی در عوض وسواس گرفت وسواس شستن دست و حموم کردن که همه چیز کثیف هست و کرونا داره تا اینکه داروی سرترالین نصف بهش دادیم چند روز که از شروع دارو گذشت دچار وسواس شدید شد طوری که در یک ساعت بیست دست لباس عوض کرد طوری شده بود که از کنار اب نمیتونست بیاد بیرون هر بار میرفت حموم 5 بار شامپو میزد و خودشو میشست و عصبی میشد ساعدش رو گاز میگرفت تا اینکه دچار کهیر شدید شد طوری که سر و بدنش قرمز و تورم کرد به دکتر پیام دادیم سر ترالینش قطع کرد کهیر خوب شد گفت بجای سر ترالین بهش فلوو کسامین داد یک هفته یک چهارم دو هفته نصف و بعد یکدونه و نصف ریسپریدون بعد از چهار هفته وسواسش کمتر شده ولی پرش دوباره بر گشته گوشه گیر و وهم زده شده الان از حموم میترسه میگه یک سر ادم که موهای قرمز داره تو حمو م هست با چشمهای وحشتناک که تیله میریزه حموم میکنه وقتی بیرون میاد وهم زده هست قبلا بچه پر جنب و جوشی بوده الان شل و خسته یکجا نشسته حوصله نداره صبح که بیدار میشه میگه مامان دوستت دارم تا بینهایت انگار به چیزی شک داره شاید بخاطر توجه بیش از حد فکر میکنه اتفاق بدی افتاده یا میخاد بیفته میگه از من چیزی پنهان نکنین من بزرگ شدم وسواسش تغییر کرده خودش داره میگه چرا قبلا دستامو هی میشستم کرم میزدم لازم نبوده از چیزهای شیرین چندشش میشه اگه قندون تو اتاق ببینه حالش بد میشه میگه هرکسی دستش بهش بخوره بره بشوره نمیدونم چکار کنم راهنماییم کنین لطفا ممنون .

سلام مجدد خانم دکتر عزیز
علاوه بر ریسپیریدون که 2 ماهه داره میخوره ، داروی فلووکسامین50 هم از 15تیر شروع کردیم با یک چهارم قرص به مدت دو هفته و از هفته سوم یک دوم قرص و از هفته چهارم یک قرص کامل تا الان.
خواب و پرش ها بهتر شده بود که الان یک هفته هست که دوباره به محض خوابیدن پرش ها شروع شده و کلا تو خواب پرش داره

برای بهبود پرش ها میتونین دوز ریسپریدونش را به یک عدد کامل افزایش بدین

فلووکسامین با توجه به اسنکه تازه یک عدد کامل شده باید با همین دوز فعلا ادامه بدین تا یک ماه
اگر تا یک ماه دیگه علائم کنترل نشد نیاز به افزایش دوز داره

حتما پیشنهاد میکنم که برای رواندرمانی به روانپزشک یا روانشناس کودک مراجعه کنه

سلام و ممنون از شما خانم دکتر عزیز
جهت روان درمانی و ویزیت روانشناس به مرکز مراجعه کردیم.به دکتر خودش هم پیام دادیم گفتن که"برای جلوگیری و کم کردن این عارضه پرشها میتونید شبها شربت سیپروهپتادین 3 سی سی بهش بدهید هم پرشها کمترمیشه هم خوابش راحتتر میشه"
خواستم نظر شما رو هم بدونم که در این مورد و اینکه این دارو ها عوارض نداره برای بچه ام متشکرم
خانم دکتر دلیل اینکه قبلا پرشهای اولیه خواب بیشتر پاها بود الان بیشتر سر و شونه پرش داره و پاها کمتر شده ، میتون به خاطر عوارض داروی فلوکسامین باشه؟ اگه نیست دلیلش چی میتونه باشه؟ و چقدر زمان میبره پرش ها از بین برن؟ خیلی نگرانم ممنونم راهنمایی ام کنید

سلام. ممنون
داروی سیپروهپتادین داروی ایمنی هست و عارضه نداره.
فلووکسامین چنین عارضه ای نمیده
پرشها دراثر اضطراب هست
زمان بهبود دقیقا مشخص نیست ولی هر زمانی اضطراب درمان بشه برطرف میشه




سوالات مشابه


کودک پرخاشگر

با سلام پسرم دو سالو دوماهشه و خیلی بی قراره نه زیاد بازی میکنه نه تلوزیون میبینه و نه کاری رو ادامه دار انجام میده و پیش متخصص اطفال که بردمش گفتن که بیش فعاله البته شیطنت زیاد نمیکنه و کارهای پرخطر انجام نمیده ولی دکتر بهش رسپریدون داده نصفی شب میخوره اما نزدیک یک هفتست که خیلی بد شده خیلی شیطنت میکنه و خیلی دیگرانو ازار میده و حرف بد میزنه و یه سره چیزاییو میخواد که به صلاحش نیست و مدام پیگیری میکنع و گریه میکنه تا به هدفش برسه با کسیم درست بازی نمیکنه و جدیدا منو خیلی میزنه واقعا نمیدونم چیکار کنم چجوری باهاش رفتار کنم اگه میشه کمک کنید!!!

کودک پرخاشگر

با سلام پسرم دو سالو دوماهشه و خیلی بی قراره نه زیاد بازی میکنه نه تلوزیون میبینه و نه کاری رو ادامه دار انجام میده و پیش متخصص اطفال که بردمش گفتن که بیش فعاله البته شیطنت زیاد نمیکنه و کارهای پرخطر انجام نمیده ولی دکتر بهش رسپریدون داده نصفی شب میخوره اما نزدیک یک هفتست که خیلی بد شده خیلی شیطنت میکنه و خیلی دیگرانو ازار میده و حرف بد میزنه و یه سره چیزاییو میخواد که به صلاحش نیست و مدام پیگیری میکنع و گریه میکنه تا به هدفش برسه با کسیم درست بازی نمیکنه و جدیدا منو خیلی میزنه واقعا نمیدونم چیکار کنم چجوری باهاش رفتار کنم اگه میشه کمک کنید!!!

رابطہ دوران نامزدی

سلام خستہ نباشید ببخشید میخواستم یہ کم راهنماییم کنید من 1سالہ نامزدم خیلے باهم کلنجار میریم و بحث میکنیم من خیلے لجبازم اون خیلی سمج تو بیشتر مسائل با هم بحث داریم نامزدمم خیلے زوود ناراحت میشہ از هر چیزی ......

افسردگی

سلام من دختری هستم مجرد که در یه خانواده بسیار مذهبی به دنیا اومدم و تقریبا یکساله که پدر و مادرم هر دو رو از دست دادم و در خانه پدری اونم تا سال اونها زندگی میکنم الان تصمیم گیر برای من برادرهام هستند واجا هیچ کاری رو به تنهایی ندارم حتی رفتن تا سر کوچه دوستی هم ندارم و مدتی هست که همش احساس خفگی میکنم و همش دلم میخاد یه گوشه تنها باشم و با عکس مادرم صحبت کنم و گریه کنم دیگه دلم نمیخاد بخندم و کسی بهام کاری داشته باشه چون نمیزارن از خونه هم در بیام بیرون تصمیم گرفتم با شما صحبت کنم اگه میشه کمکم کنین و بگین باید چی کار کنم

افکار آزار دهنده

سلام دختری 18ساله هستم که سال قبل اقدام به لاغری و کاهش وزن کردم از نظر دیگران من هیچ نیازی به لاغر کردن نداشتم ولی خودم شدیدا فکر می کردم چاق و بد هیکل هستم هم چنان هم همین تفکر را دارم و فکر می کنم هر چیزی که می خورم من را چاق خواهد کرد واز خوردن هیچ چیز لذت نمی برم یا اگر می خورم احساس عذاب وجدان به من دست می دهد.قدم 1متر و68سانتی متر و وزنم 54کیلوگرم است وفکر می کنم که باید باز وزنم راپایین بیاورم .لطفا مرا راهنمایی کنید؟ من بار ها از پزشکان محترم زوپ سوالی پرسیده ام اما هیچ کدام از سوالاتم حتی در لیست سوالات پرسیده شده نیست....