بازگشت به لیست سوالات
م.ح
عنوان :

. استرس زیاد و خیلی زود عصبانی میشوم

متخصص روانپزشکی
با سلام . محمد هستم 30ساله .متاهل . برا موضوعات خیلی ساده استرس میگیرم و همچنین خیلییی زود به شدت عصبانی میشم زود هم پشیمان میشم . میخواستم یک نوع قرص کم عوارض بهم معرفی کنید. در ضمن چندین جلسه مشاوره رفتم . تاثیر نداشت بعضی وقت تو ذهنم با مردم دعوا و مشاجره میکنم. با تشکر

سلام اصلا به این شکل دارو تجویز نمیشه برای مصرف دارو باید زیر نظر روانپزشک باشید

قبلا از دارو وکسام 100 دکتر متخصص بهم داده ویک مدت استفاده کردم ولی خیلی خواب میامد

به دکترتون بگید باید دارو روعوض کنه تا خوابتون نگیره

من یک قرص معمولی ارام بخش میخواستم برا موقعی که استرسم زیاد میشه
تشکر



سوالات مشابه


کسلی و بی انگیزگی

سلام همسرمن وسواس فکری وظاهری دارن زیاد دست میشورن تحت نظر پزشک هستن و قرص های بایوپیپرازول 5 1عدد ملاتونین نیم فلوکستین 20 5عدد ولبان75 2عدد کلونازپام 1 1.5عدد کلردیازپوکساید5 نیم مصرف میکنن این قرص ها به شدت باعث بیخیالی همسرم شده من میخوام ازین حال دربیاد ولی نمیدونم چکارکنم دکترشون هم هر ماه انواع و اقسام قرص هارو روشون امتحان میکنن قبلا بجای بایوپیپرازول پیموزاید دادن دیدن بیقراره همراهش بی پریدن دادن خواهش میکنم کمکم کنید به نظرم ادم خودش باید با وسواس فکریش غلبه کنه نه اینکه با قرص بیخیال بشه میشه راهنماییم کنید

وسواس

سلام من جوانی هستم20ساله به مدت یک سال است افکارآزار دهنده ای همیشه میاد تو ذهنم که هر کار میکنم نمیتونم از زهنم دورشون کنم.اصن زندگی همیشه وخوشحالیه همیشگی رو ندارم.این فکرا خیلی ذهنمرو درگیر کرده خیلی عذابم میده قرصای زیادی خوردم ولی فایده نداره.لطفا کمک کنید

سلام دکتر من میگرن دارم کمک نیاز دارم

دکتر سلام دکتر من میگرن دارم رفتم دکتر داروهای اعصاب داد ولی خیلی بهتر شدم حالا دارو ها رو قطع کردم داروی سیتالوپرام رو داده بود قطع کردم ولی سرگیجه میگیرم میخام بدونم چیکار کنم سرگیجم بیفته دکتر خودم گفته طبیعیه ولی دارم اذیت میشم نظر شما چیه چیکار کنم داروی سیتالوپرام قطع کردم سرگیجه نگیرم

صداهای آزار دهنده

سلام خانم دکتر وقتتون بخیر من دختری هستم 23 ساله و از لحاظ احساسی خیلی حساس و با احساس اما یک مشکلی دارم که از دوره راهنمایی متوجه شدم و خودشو نشون داد من زمانی که بقیه چیزی بخورن یا بجون یا عطسه کنن یا بینیشون رو بگیرن و کلا ازین سبک صداها به شدت بهم میریزم و به سختی خودمو کنترل میکنم مرتب تو حالت استرسی هستم و ازین شرایط بیزارم بار ها سر همین مسائل با پدر و مادرم و اطرافیانم بحثم شده دکتر رفتم تو مشهد ایشون گف ک باید هم تو یکم از حساسیت هات کم کنی هم پدر و مادرت در درجه اول یکم رعایتتو بکنن اما پدرم مخصوصا اصلا قبول ندارن و میگن این چیزا رو از خودت درمیاری اما من واقعا اذیت میشم چه کار کنم...؟من بی ادب نیستم اما تو این شرایط حرفهائی میزنم که از من بعیده لطفا راهنمایی کنین ممنونم

وابستگی زیاد همسرم به مادرشون

سلام من 35سال دارم.شش سال هست که با دوست داشتن ازدواج کردم.شوهرم مرد خوبی هست ولی بیش از حد به مادرشون وابسته هست،به طوری که ترجیح میدهد همه روزهای تعطیل خصوصا جمعه ها،مادرشون رو همراه با من و خودش به تفریح ببرد،این وابستگی من را خسته کرده است،هر کاری میکنم نمیتوانم این وابستگی را متعادل کنم.چون هم مادرشون و هم خود همسرم خیلی تمایل دارند در این وابستگی زیاد بمانند.به نظرتون میتوانم رو خودم کار کنم که حس حسادتم را نسبت به این وابستگی کمتر کنم که اذیت نشم؟چگونه میتوانم؟