بازگشت به لیست سوالات
س.د
عنوان :

افسردگی شدید

متخصص روانپزشکی
مشکلاتم رو از8سالگی تا الان مو به مو یادمه.انقدر عذاب کشیدم انقدر درد کشیدم تا امشب که تنها امیدم به زندگیم رو هم از دست دادم . به شدت به خودکشی فکر میکنم الان چند ماهه .و فقط بخاطر همین تنها امید زندگیم خواستم که زندگی کنم اما اخرین طنابی که به زندگی وصلم میکرد پاره شده . دلم میخواد گریه کنم اما حتی گریم نمیگیره ... میدونم و مطمعنم که یکی از همین روزا یه شب که همه خوابیدن رگمو میزنم و تمام...دیگه بریدم و طاقت اینهمه درد و عذاب و دلتنگی و غم رو ندارم کم اوردم من خیلی قوی بودم ولی دیگه طاقت ندارم زورم نمیرسه
ترام
تهران

اچندسالتون هست و چند نفر از وضعیت شما باخبرند

شمانیاز به کمک اورژانسی دارید حداقل با مشاورهتلفنی صحبت کنید




سوالات مشابه


اعتیاد

سلام بنده از افسردگی شیدایی رنج میبردم که به طول سه سال تحت نظر چند روانپزشک بودم و خوشبختانه دو سال میشه که اصلا نوسان خلقی یا هیجانی ندارم . نه شادی و نه افسردگی مفرطاما از دوران بیماری به طور شدید اعتیادم به سیگار ادامه پیدا کرده و احساس میکنم اصلا اعتیاد به نیکوتین نیست بلکه یک اعتیاد روانی یا بهتره بگم عشق به سیگار شده روانشناس مراجعه کردم اصلا جوابگو نبودهآیا دارو درمانی سیگار وجود داره ، اگر هست راهنمایی کنید و نظر خودتون راجع به ترک سیگار در روانپزشکی ، ممنون .

استرس

با سلام خدمت شما 34 ساله هستم، متاهل، ی دختر چهار ساله هم دارم، من از کودکی سابقه دندان قروچه در خواب دارم، همیشه در دوره هایی ک استرس بیشتری داشتم شب ها هم دندان قروچه شدید تر بوده. تا کارم ب جایی رسید ک تو بیداری هم مرتب و پر فشار دندان هامو بهم فشار میدادم چند ماه پیش ب روان پزشک مراجعه کردم و برایم قرص فلوکستین 20 تجویز کرد، نزدیک به بیست روز خوردم و به شدت دچار سرگیجه شده بودم حتی بعضی وقتها تعادل خودمو هم از دست میدادم، ب دکترم مراجعه کردم برام بوسپیرون با سرترالین تجویز کرد، تا دو ماه مرتب مصرف کردم. به شدت روحیه خوبی داشتم، خیلی ارام تر شده بودم، عصبی نمیشدم، قوای جنسیم هم به شدت بهتر شده بود ، اما همچنان خیلی وقت ها دندان هامو به هم فشار میدادم و این مشکلم خیلی فرقی نکرد و من به اشتباه و سرخود قرص هامو قطع کردم از ده روز پیش، الان ب شدت استرس دارم برای هر چیز عادی، خیلی عصبی و بی حوصله شدم خوابم خیلی کم عمیق میشه، ببخشید طولانی شد. با سپاس

افکار ناراحت کننده

مدام اتفاقاتی از گذشته یادم میاد و ازارم میده اتفاقاتی که توش ناراحت یا خشمگین شدم چیزی که الان یادم اومده اینه من زمان دانشجوییم مشهد بودم متوجه شدم برادرم چند بار با خونوادش اومده اونجا ولی من خبر نداشتم خیلی ناراحتم کرده اصلا نمیتونم ببخشمش

دارو

سلام.دکتر جان من مدت 6 ماه دارو استفاده میکنم.ولبان 150،ایمن پرامین،سرترالین،پربوتوبول،بعد دکترم چون اخلاق و رفتارش خوب نیس دیگه نمیرم پیش دکتر الان خیلی بی حوصله هستم و پرخاشگر شما چی صلاح میدونی چیکار کنم.ضمنا جزو انجمن NAهستم

استرس، خشکی گلو، درد قفسه سینه و کتف

خیلی استرس دارم با اینکه بهداشت رو رعایت می کنم. چند روزی درد قفسه سینه و پشت قلبم درد می کرد. هر وقت استرس می گیرم دوباره تشدید میشه.