نمیدونم از کجا شروع کنم خواهر من 23 سالشه و لیسانسه خیلی پرخاشگر و بدبینه نسبت به همه چی و جوریه که اصلا نمیتونه بشنوه کسی حتی باهاش مخالفت میکنه و بلافاصله عکس العمل های تندی داره مثلا همونجا تصمیم میگیره و دیگه اصلا با طرف مقابلش تا حتی سالها صحبت نمیکنه مثل الان ک نه با من صحبت میکنه نه با بابامون.
به خاطر خنده دار ترین و پیش و پا افتاده ترین چیز ها همه چیزم حتی تو زدن میبینه مثلا میگه اگه فلان کارو بکنه طرفم منم اونجا نمی ایستم نگاش کنم تهدید به زدن میکنه عین پسرا حتی درگیر هم میشه.
به همه هم بدبینه و میگه تو فامیل همه به من چشم بد دارن و وقتی حتی دایی هام و عموهامونم میان با روسری و مانتو میاد .
اگه هر چیزی رو هم بخواد بخره و اگه حتی بهش مشورت بدی که این خوب نیست اون یکی رو بگیر بازم ناراحت میشه و میره تو اتاقش درو قفل میکنه و با هیچکی حرف نمیزنه.
اصلا به هیچ عنوان نمیشه باهاش حرف زد.
نه هیچ دوستی داره میگه همه بدن با دیدن کوچیکترین چیزها از دوستاش قهر میکنه .
نه با هیچ کدوم از افراد فامیل خوبه به معنای واقعی هیچکس....
باور کنین اغراق نمیکنم.
حرمت هیچکی رو هم نگه نمیداره تو خونه .
لطفا بگین ما باید چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ریکاردوی عزیز!!! خواهر شما باید به احتمال زیاد به یک روانپزشک مراجعه کند و دارو بگیرد اما تا آن موقع بهتر است کلنجار رفتن با او را به حداقل برسانید و اجازه دهید خود او تاوان رفتارهایش را تحمل کند و سعی نکنید مرتب او را اصلاح نمایید
سوالات مشابه
افسردگی
سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم
افسردگی
سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.
استرس و خستگی
سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم
ترک سیگار
سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟
افسردگی و پرخاشگری
سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.