بازگشت به لیست سوالات
م.+
عنوان :

بدبینی وشک

متخصص روانپزشکی
باسلام .پدر من از بیماران شما هستن که قبلا هم مشاوره متنی ازتون داشتم الان هم به خاطر کرنا نتونستیم حضوری خدمت برسیم. مهرآرا 72 ساله هستن که داروهای تجویزی شما ریواستیگمین 3 روزی دومرتبه،آسنترا50 صبح یک عدد، برای بابا شما سیتی اسکن نوشتین واین داروهارو تجویز کردین، بابا این دوران خیلی به مادرم حساس بودن که بعد مدتی از استفاده این داروها آروم تر شده بودن وکم تر مادرم رو تحت کنترل داشتن.داروهایی که متخصص کلیه وفشارخون براشون تجویز دارن لوزارتان 25 روزی 1عدد،کلسیتریول روزی 1عدد،رناژول800 روزی 2عدد،اتورواستاتین10 شبی 1عدد
بابا و مادرم از اسفند ماه برای ایمن بودن از خطر ابتلا به بیماری کرونا در قرنطینه هستن. حالا چند وقتی که بابا حس وابستگی شدید به وسایل شخصی خودشون دارن تصور میکنن ممکن همه به وسایلشون آسیب بزنن به اتاق خوابشون حساسیت دارن اگه واردش بشیم سریع به داخل اتاقشون میان تا به چیزی دست نزنیم کارت عابر بانکشون و دفترچه بیمه و... را جایی میزارن که ما برنداریم. خیلی حساس و بدبین شدن مثلا فکر میکنن نوع غذایی که ما میخوریم با غذایی که برای ایشون میدیم متفاوته آخه زمان خوابشون کاملا جابجا شده کل روز ومیخوابن وشب ها بیدارن. خیلی زود عصبانی میشن و زود هم آروم میشن، اصلا به حرفمون و جوابهایی که به سوالاتشون میدیم توجه نمیکنن، اگه یه وسیله ای رو بخوان بهشون جواب میدیم اصلا به جواب ما توجه نمیکنن چند دقیقه بعد دوباره سوالشونو میپرسن البته میگن میدونم چنددقیقه پیش ازتون پرسیدم ولی سوال کردن که اشکالی نداره

این مواردی که فرمودین همه از علایم ضعف حافظه و فراموشی هست داروهارو تنظیم میکنم که آرومتر بشن

بفرمایین فشارخونشون کنترل هست؟

شناختشون نسبت به محیط/روز و شب/ و افراد آشنا و نزدیکان چطور هست؟میشناسن یا ممکنه فراموش کنن؟

خسته نباشید، شبتون بخیر آقای دکتر فشار الان بابا 13 روی 8.7 است البته هنوز قرص فشارشون روهم نخوردن،
برنامه خوابشون کاملا بهم بخورده زمان هارو جابجا میکنن ولی روزهایی که خوابشون سر جاش هست نه این مشکل وندارن، نسبت به شناخت افراد درمورد ما الان مشکلی ندارن ولی چون رفت وآمدی وجود نداره نمیدونم چقدر شناخت نسبت به افراد دیگه دارن
آقای دکتر قبلا شما قرص آلازین2.5 رو برای بابا تجویز کرده بودید که شبی یک چهآرم بخورن ولی چون فشارشون وخیلی بالا میبرد شما گفتید که دیگه استفاده نکنیم

بله الانزاپین رو خاطرم هست

کپسول ریواستیگمین سه بار داده بشه یعنی هر وعده یکی

قرص هالوپریدل نیم میلی شبها یک چهارم و بعد از یک هفته نصف داده بشه داروهای شب نهایتا تا ساعت 8 داده بشه

احیانا اگر مشکلی بود اطلاع بدین

آقای دکتر این قرص هارو بدون نسخه نمیدن قرص ریواستیگمین رو هم به سختی میگیریم امکانش هست نسخه با مهر برامون تو واتساپ بفرستید تا به راحتی از داروخونه تهیه کنم
، احتمال چه عوارضی وجود داره که اگه مشاهده کردیم سریعا اطلاع بدیم

هالوپریدل با دوز خیلی پایین تجویز شده ولی اگر لرزش دست پیداشد که احتمالش کمه اطلاع بدین

همینجا میتونم نسخه رو براتون ارسال کنم

مرسی آقای دکتر ،لطف میکنید چشم حتما
آن شاله همیشه سلامت باشید،ممنون آقای دکتر زحمت کشیدید،شبتون بخیر
آقای دکتر ببخشید مجددا مزاحم میشم توپیامها گفتید قرص
هالوپریل رو یک چهآرم وبعد از یک هفته نصف ولی تو نسخه نوشتید یک چهآرم بعد از یک هفته کامل داده شود،کدوم رو انجام بدیم؟

هفته اول یک چهارم بعدش نصفه

🙏
خیلی ممنون از راهنمایی تون لطف کردین



سوالات مشابه


اضطراب

سلام وقتتون بخیر من مدت چند سال هست که دچار سندروم روده تحریک پذیر شده ام و بعد چند سال الان از دکتر متخصص گوارش داروی مبورین 200 و کلردیازپوکساید 5 برای استرس گرفتم ولی تاثیر نداره زیاد و سابقه بیماری روماتیسم ریوی هم دارم . متاسفانه به خاطر این بیماری دچار اضطراب بیش از حد و ترس از اجتماع میگیرم و دچار استرس زیاد میشم و گوشه گیر شده ام به دلیل صدای شکم و علائم دیگه برای کنترل استرسم لطفا دارویی میدید و نظرتون رو میگید ؟

ازدواج

سلام آقای دکتر روزتون به خیر من یه دختر 21 ساله هستم از طبقه متوسط جامعه که در تمام سال های زندگی به شدت به خانواده وابسته بودم و خیلی در تصمیم ها دخالت داشتن مثلا رشته دانشگاهی م بیشتر مورد تمایل خانواده بود الان شرایط ازدواج برام پیش اومده (به صورت سنتی)ایشون خیلی آدم خوبی هستن اما من خیلی آمادگی در خودم احساس نمی کنم از طرفی دوس دارم یه مقدار تجربیاتم بیشتر شه و بعد ازدواج کنم نمیدونم باید چی کار کنم؟

افسردگی

سلام آقای دکتر وقتتون بخیر آقای دکتر من طبق نسخه ی شما یک ماه کامل روزی یک عدد ونلافاکسین 37/5 پیوسته رهش مصرف کردم تغییراتی رو که تو خودم تو این یک ماه دیدم رو خدمت شما عرض می کنم تا بیست روز اول هیچ تغییری مشاهده نکردم ولی روز بیستم یکم احساس آرامش حس کردم و فکرم راحت بود و احساس راحتی و امید داشتم ولی متاسفانه یک روز به طول کشید و این حس از بین رفت دوباره باز روز بیست و پنجم حدودا ظهر بود که بازم هم همون حس آرامش بهم دست داد و انگار معجزه شد سرشار از آرامش و امید بودم,تمام اون احساسات و آرامش و عشق که 15 سال پیش تو وجودم بود دوباره احساس کردم و واقعا فکر می کردم معجزه شد آقای دکتر ولی این حس و آرامش هم بیشتر از دو روز دووم نیاورد بعضی وقتها هم خیلی احساس بدی بهم دست میده انگار یکی داشت با دستش قلبم رو می فشرد و مچاله می کرد بعضی وقتها هم یه احساس تضاد درون خودم به وجود میاد, مثلا راجع به چیزایی که اصلا دوست ندارم بهشون فکر کنم ولی نا خودآگاه فکر می کردم و این باعث همون حالت مچاله و فشرده شدن قلب می شد تا جایی پیش می رفت که می خواستم هر جور شده راحت بشم و حتی افکار خودکشی هم بهم دست میداد من تو این سی روز ونلافاکسین 37/5 پیوسته رهش داروسازی حکیم رو مصرف کردم ولی هر چی گشتم نتونستم ماله شرکت حکیم رو پیدا کنم ماله یه شرکت دیگه رو خریدم که روش نوشته "دپریلکس ونلافاکسین 37/5 پیوسته رهش" اقای دکتر فرقی هم به نظرتون بین قرص های بالا هست؟ هر دو به صورت کپسول هستن اینا تمام احوالات من تو این سی روز بود دیگه بعد از خدا امیدم به شماست اقای دکتر

اضطراب جدایی

سلام وقت بخیر پسر من 17 ماهه هست و همین یک بچه رو دارم و از 7 ماهگی وقتی یکبار برای کاری سپردمش به یک اشنا خیلی خیلی گریه کرد و من سریع برگشتم ولی از اون روز تا الان خیلی وابسته و چسبیده ب من هست به طوری که چند دقیقه هم منو رها نکرده با دو دکتر روانشناس در این مدت صحبت کردم و هردو گفتن تا 18 ماه طبیعیه و از شیر بگیرش و منم حدود 20 روز پیش یعنی 16 ماه و نیمه از شیر گرفتم برای شیر خیلی بی قراری نکرد و تقریبا راحت کنار اومد چون تدریجی کم شده بود و البته گفتن تمام رفتارهای پسرم نرمال هست و مشکلی نداره دکتر روانشناس گفتن که بعد از یکسال کم میشه و یک دوره بعد از شیر گرفتن ممکنه دوباره حالت های اضطرابش برگرده ولی اصلا کم نشد بعد از یکسال و الان با وجود کرونا و خونه نشینی بدتر هم شده و وقتی به منزل خواهرم میرم با دخترخواهرم خوب بازی میکنه ولی دست منو ول نمیکنه همسرم کارمند بیمارستانه و 9 شب از ماه رو شیفت هستن. خودم تا قبل زایمان سرکار میرفتم کسی هم ندارم که بچه رو بهش بسپرم.مادرهمسرم هستن ولی پسرم اصلا نمیمونه پیشش و ایشون هم بخاطر وسواس تمیزی اصلا توانایی بچه نوپا رو ندارن البته پسرم در نوزادی کولیک خیلی شدید داشت و چند مورد مادرزادی که همه تا حدود 6 ماهگی برطرف شدن خداروشکرممنون میشم راهنمایی کنید چون این شرایط خیلی کلافه کننده هست

اختلال خواب

سلام،مادرم دارو میخورن. تو ماه رمضان داروها دقیق استفاده نشد الان اخواب ندارن و فقط کابوس میبینت به شکل زیاد و وحشتناک فلووکسامین 100 و کلرو دیازپوکساید 10 این دارو ها رو مصرف میکنن ممنون از شما