بازگشت به لیست سوالات
ا.ع
عنوان :

نوجوان سرکش

دکترای روانشناسی تربیتی
سلام من یه دختر خواهر دارم که پدر ومادرش از هم جدا هستند پدرش معتاد مادرش ازدواج کرده واز ازدواجش دارای یک فرزنده -دختر خواهر من وقتی خواهرم ازدواج کرد یک مدتی پیش مادر من که مادر بزرگش هست زندگی کرد ولی چون بیشتر وقتش رو با دوستاش بیرون بود حتی چند باری بدون اطلاع با دوستاش از خونه گذاشت رفت مادر من که مادر بزرگش میشه مسئولیتش رو قبول نکرد وبه مامانش گفت که باید اون ببره پیش خودش -همسر خواهرم خیلی مرد خوب ومهربانی هست ولی همچنان خواهر من این مشکل رو با بچش داشت (اینکه با دوستاش بره و چند روز نیاد )تا اینکه دفعه اخر با دوستش که دانشجو توی شمال هست رفت شمال وگفت که دیگه خونه نمیاد -یه چند هفته ای پیش دوستش بود والان دائم خونه دوستای مختلفش هست وحتی ما دسترسی بهش نداریم فقط اینکه مثلا الان در حال حاضر می دونیم شمال هست ولی عملا زندگی مامانم وخواهرم از وقتی اون بزرگ شده واین روش رو پیش گرفته پر از استرس هست وکاری از دستشون بر نمیاد شما میگید باید چی کار کنیم چون نمی دونیم چه آینده ای براش پیش میاد با این کاراش در عین حال کاری نمی تونیم بکنیم

سلام این مشکل بسیار پیچیده تر از آن است که با رد و بدل کردن چند جمله قابل حل باشد.




سوالات مشابه


اضطراب

سلام خانوم دکتر من سابقه اضطراب و دلشوره دارم!چن روز پیش برای اینکه کبدم پاکسازی بشه قرص لیور گل 140و عرق کاسنی و شاهتره خوردم خوابیدم بعد بیدار شدم الان دچار دلشوره ام آیا بخاطر این قرص هاست؟

افکار خشونتبار

سلام اقای فاضلی من19ساله 4 ساله بخاطر اختلال دوقطبی تحت درمان هستم(لیتیوم/اولانزاپین)همینا رو میخورم اما مشکل تازه ای دارم نا خوداگاه افکاری به شدت پر خشونت و ترسناک(مثلا تکه تکه شدن خواهر کوچولوم جلوی چشمام/رنده شدن بدنم بعدش روش ابلیمو و فلفل ریخته شه رو زخما/شکنجه های دردناک خودم یا عزیزانم یا مثلا یه بچه که ببینم رنده شدن بدنش ) اینهاناگهانی میاد تو ذهنم و تپش قلب/لرزش بدن/استرس و ناراحتی بهم دست میده و واقعا برام غیر قابل تحمل شده!(تا حالا این موضوع را به روانپزشک نگفتم) حالا بنظر شما این مشکل باید با دارو درمان شه یا اینکه نه این مشکل با روانشناسی و اینا حل میشه؟

تاخیر درحرف زدن

سلام اقای دکتر خسته نباشین من دخترم 3تیر دوسالش کامل شد.طبق چارت بهداشت تمام کاراهای ازجمله گردن گرفتن سینه خیز وچهار دستو پا رفتن وراه رفتنش به موقع بود... توی 8ماهگی چندتاکلمه بابا مامان دد نی نی به به نه میگفت ...بعد تادوسالگی یه سری کلمات گفته ودیگه نمیگه درحال حاضر... این کلمات فقط میگه بابا..ماما..اب .اب بازی.چای.. اینچا ..به به.. جی جی.اه اه.جیش ..الی ..امیر ..عمه .هاپو..دایی. .مهدی..نی نی ..ددر..چسبس... سس..نیست..عدد 2 3 4 6 7 8 10روهم میگه...صدای حیواناتم ازش میپرسم میگه ازجمله خروس ... جوجه... سگ ..گوسفند..کلاغ.. گربه ام میگه پیشته....هرکاری که بخواد انجام بده با اشاره منطورش میرسونه هرچی بهش بگم برو بیار میاره ومیبره میذاره سرجاش ... ازصبح تاشبم پای تلویزیون اکثرا برنامه هاشم انگلیسی یه چندتا کلمه انگلیسیم وقتی اونا میگن این تکرار میکنه... اقای دکتر من هرچی که میدونستم باید بگم رو گفتم اگا چیزی هست که شما باید بدونین بپرسین ...اقای دکتر من خیلی نگرانم میترسم حرف زدنش دیر باشه ...خواهش میکنم منو راهنمایی کنین تابتونم کمکش کنم حرف بزنه

خواب

سلام روزتون بخیر خوبید بهناز صدری هستم ، حدودا 11 روزه که مشغول به کار شدم و ازین مدت به خاطر اینکه شبا فکرم مشغول کارم میشه تقریبا 3 شب کامل نخوابیدم ، 3 شب خوابیدم و 5 شبم با لورازپام خوابیدم خواستم بدونم مشکل خوابمو چطور باید حل کنم

وسواس فکری

سلام جناب دکتر وقتتون بخیر،عذرمیخوام یک ماه پیش مزاحمتون شدم بابت همسرم که راجب مرگ ذهنش درگیربود که گفتین وسواس فکری بابت مرگ پیداکردن،قرص پروپرانول 10هر روز یکی،نوتریپتلین 25روزی یکی و آسترا روزی نصف مصرف میکردن،گفتین یک ماه مصرف کنن باز بعد یک ماه به شما اطلاع بدم.