دچار بیماری دو قطبی شدید هستم و مدت دو سال است که
مساله شما اورژانسی هست اطرافیان از افکار شما مطلعند
سوالات مشابه
. استرس زیاد و خیلی زود عصبانی میشوم
با سلام . محمد هستم 30ساله .متاهل . برا موضوعات خیلی ساده استرس میگیرم و همچنین خیلییی زود به شدت عصبانی میشم زود هم پشیمان میشم . میخواستم یک نوع قرص کم عوارض بهم معرفی کنید. در ضمن چندین جلسه مشاوره رفتم . تاثیر نداشت بعضی وقت تو ذهنم با مردم دعوا و مشاجره میکنم. با تشکر
خواب رفتگی بدن در دستا
سلام من یه مدت دچار افسردگی و گوشگیری و گریه کار همیشگیم شده بعد از اون الان چن وقته ک دستام خواب میره و سر گیجه دارم
شوک الکتریکی
سلام من 2سال پیش بهم توی بیمارستا اعصاب و روان اصفهان شوک دادن الان بعد 2سال خاطرات یادم نمیاد الان 18سالمه واقعا از این موزوع ازار میبینم حتی بعضی وقتا ک دارن راجبه ی خاطره حرف میزنن ک منم توی اون خاطره بودم من اونجارو ترک میکنم لطفا کمکم کنید من واقعا اذیت میشم
داشتن حالت افسردگی
با سلام خدمت شما ، من حدود شش ماه پیش یک نامزدی بهم خورده داشتم ، من شخص مقابلم رو دوست داشتم اما به دلیل مشکلات خانواده ها مجبور به کات کردن شدیم. از اون زمان نتونستم خودم رو قانع کنم و همش به اون اتفاق و اون شخص فکر میکردم و دلتنگی و پریشانی شدید داشتم ، چند وقتی هست اون فرد از طریق فضای مجازی دوباره سمت من برگشته و ادعا میکنه میخواد همه چیز رو درست کنه و بهم ابراز عشق کرد اما میگه زمان بیشتری لازم دارم و الان وقتش نیست. من اما الان متوجه شدم زیاد مشتاق به برقراری ارتباط با من نیست و فقط میخواسته بگه صبر کنم تا زمانش برسه. الان من دچار خلاء عاطفی بیشتری شدم ، اون باهام زیاد حرف نزد و خیلی کوتاه بهم یه جواب سربالا داد و باز ارتباط رو قطع کرد . به همین دلیل الان احساس پوچی و افسردگی شدید دارم ، احساس میکنم عشقم بهش اشتباه بوده اما از طرفی نمیخوام اینطوری ازش متنفر بشم ، همه ی این مدت دلتنگش بودم ، الان توقع این برخورد رو نداشتم. الان خیلی وضعیت بدی دارم ، ارام و قرار ندارم ، از طرفی نمیتونم جلوی خانوادم چیزی نشون بدم ، به سختی دارم خودمو کنترل میکنم ، اما به شدت دلم میخواد گریه کنم و حالت دل آشوبی دارم یه جوری انگار دوباره یه ضربه ی روحی مجدد خوردم چی کار کنم؟
احساس افسردگی
با سلام خدمت شما ، من چند ماه پیش به دنبال یک شکست عاطفی دچار پریشانی و درگیری دهنی بودم و این حالت چند ماه ادامه داشت ، الان مجددا به دلیل اینکه اون فرد دوباره یه جوری خودش رو بهم نشون داد و داغ دلم رو تازه کرد حالت های قبلیم برگشته به شکل شدیدتر ، من اون فرد رو دوست داشتم و تمام این مدت درگیر عشقش بودم حالا تظاهرش جوری بوده که من رو در تردید برای دوست داشتنش قرار داده ، برای همین دچار یک خلاء ناگهانی و افسردگی شدید شدم . الان چی کار کنم؟!