بازگشت به لیست سوالات
س.ن
عنوان :

تنگی نفس روحی

متخصص روانپزشکی
با سلام خدمت شما خانم دکتر من به مدت 8 ماه هیت ک تحت درمان آرم و الرژی هستم و داروهای زیادی رو استفاده کردم تا الان ک خدا روشکر الان کمتر شدن و تحت کنترل دراومد بیماری بنده ک با توجه به هوای خوزستان کنترل بیماری واقعا سخته.....حین درمان گهگاه دکتر میگفتن ک فلان حالتها از تنگی نفس شما روحیه و خودم تصمیم گرفتم ک برای تسریع در روند درمان به روانپزشک مراجعه کنم مشکل حادی نداشتم ولی گفتم افکار آزاردهنده دارم خودخوری دارم و نمیتونم توی جامعه خود واقعیم باشم....آقای دکتر پرانول و آسنترا نوشتن اما از زمان مصرف تنگی نفس خیلی بدی سراغم اومده یک هفته هر دو رو باهم مصرف کردم دیدم اذیتم با مشورت پزشک الرژیم پرانول رو قطع کردم در اون زمان اسنترا رو دو وعده صبح و ظهر استفاده میکردم با قطع پرانول چند روزی بهتر بودم اما الان ک فقط اسنترا استفاده میکنم و دزش رو به 1 عدد در دو وعده صبح و شب رسوندم باز بدتر از قبل دچار تنگی نفس میشم حس میکنم یه چیزی روی معده مه ک اجازه نمیده تنفس راحتی داشته باشم همش در حال نفس عمیق کشیدنم ولی باز هم تنفس کامل ادا نمیشه خیلی حس بدی دارم ممنون میشم کمکم کنید
چند شب هست ک خوب نمیخوابم و دیشب با پرش دزت و پا از خواب میپریدم کلا حالم گرفته ست از این شرایطی ک دارم
دلیل مراجعه م به روانشناس این بود ک وقتی ماجرایی برام پیش میاومد میاومدم توی تنهایی خودم و با خودم حرف میزدم میگفتم باید اینجوری میگفتم باید اونو میگفتم....یهو میدیدم در حال دعوا با اون شخص و دفاع از خودم هستم در افکار خودم دوست دارم به هیچ ادمی فکر نکنم و هیچ کس برام مهم نباشه و فکرم خالی از هررررر فکر و تخیلی بشه....و زود توی بعضی جو ها حس بدی سراغم میاومد ک تا برنمیگشتم خونه درست نمیشدم و اینکه کوچکترین رفتار ادمها منو بهم میریخت میخوام هیچ ادمی برام مهم نباشه

سلام.با توجه به شرح حالی که دادید قطعا تنگی نفس شما بعد روانی عصبی دارد.توصیه می شود کنار دارودرمانی جهت کم شدن افکار مزاحم رواندرمانی هم انجام شود.تکنیک های ریلکسیشن برای تنگی نفس شما مفید می باشد که می توانید از اینترنت چگونگی انجام ان را دانلود یا کتاب ان را خریداری کنید.تنفس شکمی هم به شما کمک می کند یعنی در یک مکان بی سروصدا بنشینید نفس ارام وعمیق بکشید به طوری که با سه شماره هوا را وارد سه شماره یا ثانیه هوا را در ریه نگاه دارید و سه شماره هوا را بیرون دهید.در هنگام تنفس به یک منظره ارام بخش که قبلا تجربه کردید فکر تصویرش با در ذهن خود بیاورید

سلام و با تشکر از شما پزشک متعهد آقای دکتر من کلا انگاری نفسم به شماره افتاده ست....یعنی نفسم رو بارومی میکشم تو ریه هام اما باز دمم مقل اینه ک یهو رها بشه و نمیتونم بارومی نفسم رو بدم بیرون قطعا میتونم موقع تمرین این راهکاری ک شما فرمودید رو انجام بدم اما در حالت طبیعی اونجوریه ک گفتم
سوالی ک دارم اینه ک داروهای روانپزشک رو قطع نکنم؟یا تغییر ندم؟
واقعا حس میکنم یه جسم سنگین روی معده و گلوم گذاشته شده و دایما نیاز به نفس عمیق دارم

در مورد مشکل خواب باید بهداشت خواب را رعایت کنید.شب ها از موبایل تبلت کامپیوتر تلویزیون استفاده نکنید.شیر گرم یا لبنیات شب بخورید.حمام اب گرم به خواب کمک می کند.از شکلات یا چای با قهوه شب استفاده نکنید.غذای سنگین شب مصرف نکنید.ورزش یا فعالیت سنگین عصر به بعد انجام ندهید.مطالعه به شما کمک می کند بهتر بخوابید.جای خواب وبستر خواب باید همیشه در یک مکان باشد زیاد آن را عوض نکنید.

بعد اقای دکتر من میدونم با وجود توانایی های زیاد مشکل اعتماد به نفس و یا عزت نفس دارم خیلی زیاد پیش میاد ک جایی ک میرم خود شاد و پرانرژیم نیستم با وجودی ک چهره خوبی دارم و چادری هستم و چادرم اعتقاد منه وقتی توی یه جایی میرم ک اکثر افراد ارایش کرده باشن دوست دارم خودم رو مخفی کنم استرس میگیرم و دوست دارم با لبخندای دایم استرسم رو بپوشونم یا فرم تنم دچار انقباضات میشه یعنی میدونم ک استایلم الان استایل خود خودم نیست هی دنبال استایلی میگردم ک خودی نشون بدم اما در واقع خودم رو اذیت میکنم وقتی بر میگردم خونه میگم اخیییش و کل تتم درد میکنه از بس بزور تو حالتی بودم ک دوست نداشتم
ببخشید طولانی شد
اما من توی این 8 ماه هیچ وقت انقدر تنگی نفس عصبی نداشتم الان هم در شرایط استرس زایی نیستم .فک نمیکنید از داروهای روانشناس باشه؟

توصیه من به شما اینکه یه مدت به جای اینکه نگران قضاوت دیگران باشید خودتون رو رها کنید در هر مکان ومجلسی که فکر می کنید دچار تنش یا افکار مزاحم می شید شرکت کنید فقط قبلش تنفس شکمی که براتون گفتم رو5دقیقه انجام بدین.ضمنا مشکلات را درون ریزی نکنید.نیاز به یک گوش برای درد دل دارید از فامیل یا دوستان که رازدار وصمیمی هستند انتخاب کنید درد دل کنید.در مورد دارو گهگاهی در شروع دارو علایم تشدید می شه که نهایتا دو هفته می باشد.اگر بیش از این مدت مصرف دارید بعیده به دارو ربط داشته باشه.با این حال اگه با این دارو احساس خوبی ندارین میشه دارو رو عوض کرد.

ممنونم اقای دکتر لطف کردید



سوالات مشابه


افسردگی

سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم

افسردگی

سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.

استرس و خستگی

سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم

ترک سیگار

سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟

افسردگی و پرخاشگری

سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.