الان حدود ی هفته س که احساس میکنم از ی چیزی ترسیده
قبلا کامل مستقل خودش میخوابید و سرشو رو بالشش میذاشت
و اگر از خواب بیدار میشد خودش دوباره میخوابید
ولی الان با ی گریه عجیب خودشو میندازه تو بغل من و ازم جدا نمیشه و میگه باید تک بغلت بخوابم
اگرم از خواب بیدار شه بازهم به شدت گریه میکنه میخواد تو بغلم باشه
در طول روز هم مدام نزدیک من و وقتی میخواد بره تو اتاقش یا آشپزخونه یا هرجایی میگه باید یکی باهام بیاد
به صداها واکنش زیاد نشون میده و اگه یدفعه صداش کنیم یا حرفی بزنیم یهو میترسه و ازجا میپره و گریه میکنه یا میگه ترسیدم
قبلا اینجوری نبود
البته اینم بگم جدیدا هم مریض بوده و هم دندون در آورده
و البته خونه تکونی هم کردیم و وسایل خونه جاش عوض شده البته ممکنه بی ربط باشه اما خواستم همه رو بگم شاید کمکی کرد
ی پسر عمه شش ساله هم داره که خیلی بی ادبه و جیغ و داد زیاد میکنه و گاهی با گرگ و تاریکی میترسوندش
یا بعضی وقتا دادای شدیدی کنار گوشش میزنه که دخترم خودش میگه ترسیدم
نمیدونم چیکار گنم که ترسش از بین بره و ازهمممه مهمتر خوابش دوباره درست بشه
ببخشید اگر زیاد نوشتم
سلام اختیاردارید ترس واضطراب ازمقوله های شایع کودکان است رخصوصا اضطراب جدایی ترس ازتاریکی ترس ازباد ارتفاع حشرات حیوانات تزریق پزشک وخیلی چیزهای دیگر ترساندن کودکان که یک سورفتارباکودک محسوب میشود در کودک شمارخ داده روهمچنین مسایلی مثل ازشیرگرفتن دندان دراوردن تغییر منزل یا وسایل ان یعنی هرگونه تعییر اختلال انطباقی را درکودک بوجود می اورد اولا دراین سن نیازبه دارو نیست ثانیا محیط را کنترل کنبد مثلاترساندن کودک ثالثا مرتب باجملاتی مثل دوست دارم کنارتم هیچوقت تنهات نمی گدارم ذهن کودک را اشنا کنید سپس باتدارک قصه شعر داستان داستانی رابسازید که رشما وکودک وبقیه دران نقش داشته وشخصیتهای داستان راشجاع ومهربان ارایه ومعرفی نمایید روابط باهمسرهم بسیار مهم بوده که فضای خانه امن وارام باشد وشیوه های تربیتی والدین همسان ومتعادل باشد هیچگاه کودک راازامپول دکتر لولووغیره نترسانید وتصورات وخیالپردازیهای نادرست در کودک را القا نکنید وباخونسردی شما ابن حالت گدرا می باشد

در مورد تطابق رفتار بنده و همسرم مشکلی وجود ندارد
و محیط خانه از لحاظ رفتار زن و شوهری کاملا آرام است
الان شما نظرتون این که وقتی میخواد بغلش کنم شبها بغلش کنم؟
با ینکه قبلا مستقل میخوابید
آیا باعث نمیشه دوباره وابسته بشه
خواهش بغل کردن کودک جهت حفظ ارامش تداوم اعتماد ودلبستگی کودک الزامی است و نه تنها مشکلی ایجاد نمی کند وبه استقلال بچه لطمه نمی زندبلکه لازم است منتها حین بغل کردم مرتب جمله دوست دارم پیشتم ما شجاع هستیم کنارهمیم را تکرار ونهادینه فرمایید

مخصوصا الان که به حدی بهم میچسبه که حتی نمیذاره کارای شخصیمم بکنم
قبلا راحت مینشست بازی میکرد و من به کارام میرسیدم
اما الان یک ثانیه نمیتونه تنها بشینه بس که میترسه و اضطراب داره بهم چسبیده
حالا تو طول روز هیچی
اما شبا که میخواد رو پام بخوابه و چند بار بیدار میشه و میخواد بغلش کنم
آیا این باعث نمیشه که عادت کنه هرشب بیدار شه و بغل بخواد؟
توروخدا ببخشید انقد سوال میپرسم ولی واقعا خیلی خسته م میکنه
اینم بگم گاهی که انقد بغلمه و دست و بالم درد میگیره و میگم وای دستم ناراحت میشه و بیشتر گریه میکنه و بیشتر بهم میچسبه

همین که میذارمش زمین پا میشه
و اگرم برش ندارم گریه وحشتناک میکنه
این رو پا خوابیدنش باعث نمیشه عادت کنه و دیگه نتونه مستقل بخوابه؟؟؟
سلام اینکه میخواد بغل شود که اصلا غیرطبیعی نیست وبچه ای که اصطراب جدایی دارد ممکن است این حالت بیشترداشته باشد ولی این باعث نمی شود که وابستگی بیشترشود ترساندن کودک وتنها گذاشتن واعتماد به نفس پایین معضل اصلی است

تو این شرایط چیکار کنم
سلام خیر دراین دوره سنی وشرایط ی که شمافرمودین غیرطبیعی نیست وبا افزایش سن برطرف می گردد

دختر من دوسال و سه ماهشه میگن تا دو سالکی طبیعیه و بالاتر که رفت سنش باید کمتر بغل شه
واینکه دختر من تا چند وقت پیش این حالات رو نداشت و الان ایجاد شده
یغنی بچه تر که بود بغلی بود ولی برطرف شد انگار اضطراب جداییش چند ماهی از بین رفته بود ولی الان دوباره برگشته و شایدم بدتر از گذشته
همش میترسم عادتش بشه و ی بچه لوس بشه که مدام بهم چسبیده و وابسته س
این فکرا داره دیوونم میکنه و تحملمو دارم از دست میدم
سلام میگن را ول کنید عادت نمیشه بیشتر باید وسواس را درمورد خودتان درمان کنید

دو سه شبه دارم فلوکستین میخورم
من تو غربتم و دست تنها
انقدم میگن این چه بچه ایه مدام بهت چسبیده
هیچ بچه ای اینجور نیست عصبی میشم
فلوکستین خوبه ودرکنارش یکی پروپرانولول میل کنید

ان شاالله ی ویزیت دیگه میگیرم و دوباره مزاحمتون میشم
خواهش می کنم من حوصله ام خیلی زیاده راحت باشید

پروپدانولول روزی یکی اون هم همونجور که عرض کردم خوبه و نگران مباشید
سوالات مشابه
کم مویی بدنم و انرژی پایننم
سلام اقای دکتر من محمدم 18 ساله مشکلم وحشتناکی که دارم همه دوستام ریشو سیبیل دارن ولی من هنوز یه تار موی درست هم روی صورتم نیست بد تر از اون اینه که حتی من موی بدن هم ندارم موهای پام اون رشد نهایی نرسیدن در ضمن من 2 ساله افسردگی دارم که دلیلش هم اینه .___من وقتی ورزش میکنم بعدش انرژِم به قدری بالا میره که بعضی مواقع شب ها خوابم نمیبره.__ و صورتم هم بعضی مو قع ها جوش میزنه بعضی موقع اصلا تو خوابم مشکل دارم بعضی مواقع سخت بیدار میشم بعضی مواقع با انرژِی و سر حال و من خودم مطمنم که هورمون تستسترون بدنم پایینه اقای دکتر به خدا چند سالی بود که میدونستم مشکلی دارم ولی روم نمیشد به کسی بگم والدینم هم اصلا متوجه نمیشن که چرا من افسردم چرا این همه خجالتی ام اقای دکتر میتونم هورمون تستسترون مصرف کنم؟
مشکل بی خوابی
با سلام و احترام. مدت سه ماه قرص آلپرازولام نیم مصرف میکنم. در یک ماه اخیر دوز آن را به یک چهارم رسانده ام. ولی نمیتوانم از این کمترش کنم. چون وقتی قطعش میکنم. دوباره نمیتوانم بخوابم. الان سه شب که نخوردم و به زور شبی 3 ساعت می خوابم.آن هم از ساعت 4 تا 7 صبح.ممنون از راهنماییتون
من دختر 40 ساله هستم مجرد .ترس و اضطراب و شکاکی
من از ارتفاع شنا آمپول و جراحی ترس دارم شکاک هستم اضطراب هم دارم
بی انگیزگی برای ادامه زندگی
با سلام؛ من یه دانش اموز دبیرستانی هستم که جدیدا اصلاروحیه برای ادامه زندگی ندارم و فکرمیکنم اصلا نمیتونم در درس هام موفق بشم و کلا از زندگی ناامید شدم،درضمن به خاطر اینکه مادر من مریضه توی خونه اصلا روحیه ی افراد خوب نیست و برام سخته که با این روحیه ی بد درس بخونم. لطفا یه راهکار پیشنهادبدید.
روانپزشک
سلام عرض شد میخواستم کمک کنی چون خیلی درد میکشم من از جمع منزوی ام تاریکی و تنهایی دوست دارم یک دفعه حرف هایی میزنم نمیدونم نتیجه تجربه یا زندگی بد من مثلا ( یا یه کاری درست انجام بده یا اصلا انجام نده فکر برد باخت نباش زیبا زندکی کن) یا (گاهی الکی بباز تا دیگران خوشحال بشن ) یا بعضی ایه قران میخونم تفسیر میکنم شعر حافظ اما بعدش فحش میدم عذاب میکشم من یک سال نمیتونم تلوزیون ببینم یا گوشی یا هر چیزی که شلوغ باشه من در عذابم چون تمنا دارم به تاریکی و تنهایی و عدم و عذاب و این در تضاد با زندگی من یا اجتماعی بودنم