بازگشت به لیست سوالات
ا.ع
عنوان :

سنگینی سر تنگی نفس درد فک

متخصص روانپزشکی
نمیتونم تنها جایی برم حالم بد میشه احساس سکته میکنم دو سال درگیرم خسته شدم از این وضعیت

با سلام
به غیر از احساس سکته ، علایم دیگه ای مثل اضطراب ، تپش قلب، لرزش دست ، سرگیجه ، گزگز دست و . . . هم دارید ؟ این علایم در خواب هم ایجاد میشه؟

ازمایش تیرویید و کم خونی دادید ؟

سلام اضطراب فراوان بله وقتی به اوج خودش که پنیک میشه میرسه ثپش قلب گز گز هم پیش میاد ، نه در خواب نه حالت عادی هم خیلی کم فقط وقتی تنها جایی میرم و از خونه فاصله میگیرم
2 سال پیش که شروعش بود همه چیمو چک کردم از قلب تا نوار مغز و آزمایش اما هیچ مشکلی نبود. به تازگی آزمایش ندادم

لطفا کپسول فلوکستین رو قطع کنید
قرص سرترالین 50 میلی گرم ( یا برند خارجی آسنترا ) رو تهیه کنید
4 شب نصف قرص همراه غذا استفاده کنید
سپس شبها یک عدد
قرص پروپرانولول 10 میلی گرم صبحها یک عدد
در صورت کمبود ذخیره آهن قرص فولیکفر استفاده کنید
هنگام حملات پانیک یا در زمان خروج از منزل یک عدد پروپرانولول 10 میلی گرم و نصف قرص الپرازولام نیم میلی گرم استفاده کنید

در صورتی که در حال حاضر شدت حملات پانیک شما خیلی زیاد هست به مدت یک هفته صبح و شب نصف الپرازولام و سپس یک هفته شبها نصف الپرازولام و سپس الپرازولام رو قطع کنید

بعد از 2تا 3 هفته از مصرف داروها مجدد برای تنظیم داروها یا مراجعه حضوری داشته باشید یا مجددا با من ارتباط داشته باشید




سوالات مشابه


استرس به خاطر چمباتمه نزدن

سلام بنده 29سالمه آقا هستم وزن 69 کیلو قد 179 شغلم دوچرخه سازی است حدود یک سال هست که به خاطر درد زانوم به صورت چمباتمه زدن ننشستم (منظورم حالت نشستن ایرانی ها در توالت ایرانی است) وقتی توی مغازم کار میکنم و مشتریهام و مردم و دوستام و... را میبینم که گاه گاه به صورت چمباتمه میشینند خیلی ناراحت میشم احساس میکنم توی دنیا تنها ترین انسانی هستم که به صورت چمباته نمیشینم و این مشکل را دارم و هیچ کس منو دردک نمیکنه دچار استرس و سر درد میشم قلبم درد میکنه نفسام غیر منظم میشه امیدم به آینده را از دست میدم با خودم میگم چرا مردم بدون احساس ناراحتی به این شکل مینشینند ولی من نمیتونم خیلی عصبانی و ناراحت میشم تو فکر فرو میرم افسرده میشم دوست دارم برم یک گوشه تنها باشم و از مردم دور بشم دیگه حوصله معاشرت کردن و خنده و حرف زدن با مردم را از دست میدم از اینکه به خاطر این مشکل مشتری ها و دوستانم و لحظه های عمرمو از دست میدم خیلی ناراحت میشم دوس دارم هر کسی را که به صورت چمباتمه زدن میشینه را خفه کنم. من بمدت 5 ساله سابقه وسواس فکری عملی داشتم به عنوان مثال گاهی اوقات ساعتها درگیر یک کار بی معنی مثل حذف بعضی کلمات از گوشیم شدم و انواع وسواس دیگر، یک سال پیش وقتی از پزشکم شنیدم چمباتمه زدن برای غضروف زانو ضرر داره دیگه از اون موقع تا الان خودم را مجاب کنم تا هیچ وقت به صورت چمباتمه زدن ننشینم، از طرفی دیگر یک راه حل برای مشکلم یافتم با خودم عهد کردم تا سه ماه دیگر به خودم اجازه بدم تا به صورت چمباتمه زدن بشینم ولی از الان صبر و قرار ندارم و و مدام هنگام کار در مغازم این احساسات ناراحت کننده به خاطر اینکه چمباتمه نمیشینم الان باهامه، البته میتوانم به صورت چمباتمه بشینم فقط درد خفیفی دارم به خاطر همین وسواس وار به خودم اجبار کردم تا سه ماه دیگر هم به این شکل اصلا یک ثانیه هم ننشینمراه حل چیست چگونه می توانم در این مدت هم کارم را با شادی انجام بدم و هم از چمباتمه نشسنن مشتریهام عصبی نشم و صبر کنم که تا 3 ماه دیگر چمباتمه نزنم؟ عکسی هم از حالت چمباتمه نشستن فرستادم

ترسیدن کودک

سلام جناب دکتر بیدکی خسته نباشید. بنده دختری دارم دوسال و سه ماهشه الان حدود ی هفته س که احساس میکنم از ی چیزی ترسیده قبلا کامل مستقل خودش میخوابید و سرشو رو بالشش میذاشت و اگر از خواب بیدار میشد خودش دوباره میخوابید ولی الان با ی گریه عجیب خودشو میندازه تو بغل من و ازم جدا نمیشه و میگه باید تک بغلت بخوابم اگرم از خواب بیدار شه بازهم به شدت گریه میکنه میخواد تو بغلم باشه در طول روز هم مدام نزدیک من و وقتی میخواد بره تو اتاقش یا آشپزخونه یا هرجایی میگه باید یکی باهام بیاد به صداها واکنش زیاد نشون میده و اگه یدفعه صداش کنیم یا حرفی بزنیم یهو میترسه و ازجا میپره و گریه میکنه یا میگه ترسیدم قبلا اینجوری نبود البته اینم بگم جدیدا هم مریض بوده و هم دندون در آورده و البته خونه تکونی هم کردیم و وسایل خونه جاش عوض شده البته ممکنه بی ربط باشه اما خواستم همه رو بگم شاید کمکی کرد ی پسر عمه شش ساله هم داره که خیلی بی ادبه و جیغ و داد زیاد میکنه و گاهی با گرگ و تاریکی میترسوندش یا بعضی وقتا دادای شدیدی کنار گوشش میزنه که دخترم خودش میگه ترسیدم نمیدونم چیکار گنم که ترسش از بین بره و ازهمممه مهمتر خوابش دوباره درست بشه ببخشید اگر زیاد نوشتم

افسردگی و بیخوابی بعد از زایمان

با عرض سلام من 6 ماهه زایمان کردم متاسفانه چون کوچولوم کولیک و رفلاکس داشت و دایم بیقرار بود علایم افسردگی رو پیدا کردم و دائم استرس داشتم ی مدت قرص آسنترا 50 روزی نصف خوردم بهتر شدم تا اینکه به علت بیدار شدن های کوچولوم دچار بیخوابی شدم با توجه به اینکه شیر خودم رو میدم دارویی هست برا تنظیم خواب شب که به بچه هم آسیب نرسونه ؟الان چند شبه آمی تریپتیلین ده میحورم و آسنترا هم نمیخورم نه استرس دارم خوابمم خوب شده فقط نمیدونم برا بچه ضرر داره باید جایگزینش کنم یا خیر ؟

بیماری شیدایی

با سلام و احترام جناب دکتر بیدکی احتراما باستحضار میرساند که یکی از دوستان من در سال 93 دچار بیماری شیدایی شد بطوری که حس خودبزرگ بینی و خود برتری نسبت به دیگران، بدبینی، صحبت کردن زیاد داشت و از طریق پیامک های زیاد باعث مزاحمت برای دیگران میشد و حتی شایعه مرگ خود را از طریق پیامک ارسال کرد و خلاصه اینکه خانواده خود و دیگران را به تنگ آورده بود، ولی با مراجعه به روانپزشک در تهران و همچنین مراجعه حضوری به شما تحت درمان قرار گرفت و بعد از یک دوره افسرگی شدید الحمدلله بیماری رفع گردید. متاسفانه این روزها دوباره در اثر یک اتفاق ساده کمی دچار حالتهای قبلی از قبیل خود بزرگ بینی، عدم پایداری رفتار، زود عصبی شدن، صحبت کردن زیاد، وسواس زیاد، مهاجرت از دیار قرار گرفته است ولی در سطح پایین تری از سال 93 و از مراجعه به پزشک خودداری میکند. در ضمن به دستور پزشک در این مدت چند سال، نصف قرص دپاکین 500مصرف میکرده است که پزشک فرموده بود در صورت مشاهده تشدید حالتهای ایشان به مدت 10 روز قرص دپاکین 500 را کامل مصرف کنند.هم اکنون مدت 15 روز است که از مصرف دپاکین500(کامل ) میگذرد و هنوز به حالت عادی برنگشته است. سوال اینکه با توجه به امکان عدم مراجعه حضوری ایشان مصرف کامل قرص دپاکین 500 کافی می باشد؟ لطفا ارشاد بفرمایید. با تشکر

ریتالین

سلام وقتتون بخیر چند روز پیش با شما راجبه قرص ریتالین مشورت کردم و سپاس گذارم برام چند سوال دیگه پیش امد ممنون میشم بهم جواب بدین 1_ همه جا حرف از اعتیاد به قرص ریتالین هست و این منو میترسونه ، در چه صورتی این وابستگی به وجود میاد ؟ 2_ مصرف قرص را تا چه زمانی باید ادامه بدم ؟ 3_ ایا ریتالین درمانگر است ؟ یا فقط به صورت موقت عمل میکند ؟