بازگشت به لیست سوالات
س.ع
عنوان :

ترس از دست دادن همسر

متخصص روانپزشکی
سلام من در کودکی پدرمو از دست دادم بعد از ازدواجم همسرم همه دنیام شده، همیشه این ترس با منه که اگر اونو از دست بدم چکار کنم همیشه دلم میلرزه از این نگرانی، به طوری که حتی فیلم هایی که توی داستانشون فوت همسر داشته باشن نگاه نمیکنم.
دو روز پیش پسرخاله م رو تو یه تصادف رانندگی از دست دادم، بنده خدا تازه ازدواج کرده بود و خانمش بارداره، با دیدن سوگواری و رنج خانمش این ترس و دلواپسی من بیشتر شده و لحظه ای از ذهنم دور نمیشه جوری که حتی فکرمیکنم اگر روزی منم باردار بشم و تو دوران بارداریم همسرمو از دست بدم چکار کنم،
حالا هم این فکر که اگه همسرم از دست بدم حالمو آشفته میکنه و هم ناراحتی بخاطر از دست دادن پسر خاله جوانم
لحظه ای فکرم آروم نمیشه.

ممنون از همدردی تون
خب منم مثل یک فرد عادی هستم ولی حدودا از دو سال پیش که همسرم از شغلش تعدیل شد، ناراحتی، بی حوصله گی و کلافگیم بیشتر شده، مخصوصاً زمانی که تو خونه هستم غصه میخورم که اطرافیانم به یک سطح رفاه نسبی رسیدن اما برای ما اینطور نیست.
درمورد اضطراب فکر میکنم بیشتر از یه فرد معمولی دارم، برای حرف زدن با کسی مخصوصا وقتی سطحش از من بالاتر باشه، برای مراجعه به پزشک علی الخصوص پزشک زنان و دندانپزشک چون از استرسش تپش قلب وحشتناک میگیرم
گاهی با همسرم درمورد نگرانی هام صحبت میکنم بهم میگه واسه چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده فکرای بد میکنی و بعد خودم استرسشو میگیری
در مورد صحبت کردن با بقیه احساس میکنم بلد نیستم خوب حرف بزنم برای همین بیشنر مواقع ساکتم تو جمع های رسمی

وسواس از نظر خودم نه. ولی وقتی خواهر زاده هام میان خونه م روی این حساسم که وسایل خونمو بهم نریزن کثیف نکنن کلا خرابکاری نکنن. خودم 4 ساله ازدواج کردم و بچه ندارم

بله خیلی. در مورد ترس فقدان همسرم باخودم فکر میکنم اگر خدایی نکرده یروز از دستش بدم خودمو میکشم، اما خب چون تقریبا ادم مذهبی هستم نمیتونم اینکارو کنم
بله یه روزایی خیلی احساس انرژی مثبت و شادی میکنم و یه روزایی نه
اصلا داغونم.
درباره پر حرفی هم همینطور گاهی که حالم خوبه خیلی حرف میزنم برای اطرافیانم که گاها پشیمونم میشم که چرا یه چیزی رو گفتم
البته بیشتر از یه دوره اینطور هستم شاید حدودا 1یا 2 ساله، فکر میکردم بخاطر تغییرات هورمونی توی سیکل ماهیانه س
ببخشید یه مورد رو درباره مشغولیات ذهنی گفتین یادم رفت، من خیلی فکر مشغوله اصلا نمیتونم تمرکز کنم و کتاب بخونم

خب بعضی وقت ها در حد نصف روز یعضی وقتا یه روز کامل اینکه بخواد ادامه پیدا کنه تا 2، 3روز نشده. برای پرحرفی هم همینطو به چند روز نمیرسه

سلام سپاس از شما. من اهواز هستم و متاسفانه نمیتونم حضوری خدمتتون برسم. میشه لطفاً اسم دارو رو بنویسید؟

در اهواز روانپزشکان خوبی حضور دارند.

تشکر
میشناسید معرفی کنید؟

از اساتید دانشگاه علوم پزشکی اهواز سرچ کنید و بین آنها انتخاب کنید

🙏



سوالات مشابه


پسر 5 ساله

سلام جناب دکتر خسته نباشید، من یک پسر 5 ساله دارم که خیلی جدیدا داد میزنه و تا چیزی میگیم بهش گریه میکنه مثلا میگم اتاقتو مرتب کن گریه میکنه میگه تو باید جمع کنی یا باید بیای تو هم با من جمع کنی وسایلمو، داد زدنش هم مثلا توی همین گریه کردن داد میزنه و با خشم خواسته شو میگه چیکار باید بکنم که این رفتاراش برطرف بشه؟

درباره ی دارویی ک بهم تجویز کردید سوال داشتم

سلام خسته نباشید به من داروی یک عدد *قرص دپاکین 200 میلی گرم شبها رو تجویز کرده بودید داروخانه بهم والپروات 500 داد میخواستم بدونم خوردن این قرص مشکل داره یا نه ؟

درد گلو

در ناحیه گلو احساس درد می کنم ، روز قبل هم همین طور بوده ، نمی دونم چی کار کنم

درمان افسردگی

سلام. همسر من الان دو ماه بسیار خلق و خوش تغییر کرده. سرد مزاج شده و با یک مشاور صحبت کرده علائم افسردگی درش تایید شده. این روزها خیلی بی انگیزه است و حتی آرزوی مرگ می کنه. من کلافه شدم و نمی دونم در مواجه با اون باید چیکار کنم. لطفا راهنمایی ام کنید چه کار باید برای رویارویی با ایشون بکنم. و آیا ایشون بدون رفتن پیش دکتر میتونن دارو مصرف کنن؟ حس میکنم خودم هم دارم دچار افسردگی میشم دیگه

کرونا

ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما. عرض شود من 3 روز هستش که درد خفیفی رو در قفسه سینه حس میکنم گاهی اوقات. و احساس حالت تهوع خفیف و بی اشتهایی دارم.لرز خفیف هم گاهی اوقات دارم بهمراه خستگی. این علائم منو نگران کرده. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. تشکر.