سلام.وقت بخیر.ممنون از توضیحات خوبتون.با این علایم مادرتون به اختلال اضطرابی مبتلا شدن و حملات هراس رو هم تجربه میکنند.بهترین کار درمان دارویی هست.و اینکه فعلا سعی کنید در کنارش باشید تا تنها نمونه.
اگر دسترسی به روانپزشک داری مراجعه کنید اگر نه داروهای زیر رو براشون شروع کنید:
قرص سرترالین 50 میلی گرم: 4 روز یک چهارم قرص، 4 روز نصف قرص و بعد روزی یک قرص (حتما دارو با معده پر مصرف بشه ترجیحا بعد از نهار)
قرص لورازپام 1 میلی گرم: شبها نصف قرص قبل از خواب، در صورتی که با این دوز نتونن خوب بخوابن میتونید یک قرص کامل هم بدید.
داروها کمی زمان میبره تا اثر کنه، در صورتی که در این مدت دچار حمله های اضطراب و دلتنگی شدید شدن حین حمله میتونید قرص آلپرازولام 0/5 بدید.
دوره درمان اضطراب حداقل یک سال هست.بعد از یک سال با توجه به وضعیت بیمار و شرایط زندگیش در مورد قطع یا ادامه درمان تصمیم گیری میشه.
خواهش میکنم.سلامت باشید
سوالات مشابه
درمان سوگ
سلام و خسته نباشید. من و همسرم حدود یک سال هست که عقد هستیم قبل از اون هم سه سال با هم بودیم. همسرم دو ساله که تنها خواهرش رو از دست داده و جز اون هیچ خواهر و برادر دیگه ای نداره. ما از هم دور هستیم. بخاطر یه سری مسایل همسرم رابطشو با خانواده اش قطع کرده و جز با من و خانوادم با هیچکس صحبت نمیکنه. هنوز با فوت خواهرش کنار نیومده. با من هم دربارش خیلی کم صحبت میکنه و میگه حرف زدن راجع بهش ناراحتم میکنه. وصعیت خوراک و خوابش هم خیلی بده. از طرفی من هم پدر و مادر مریضی دارم که نمیتونم تنهاشون بذارم و شرایط عروسیمون هم هنوز مهیا نیست. همسرم حاصر نیست بیاد مشاوره و میگه دیگه هیچ چیز حالمو خوب نمیکنه.. نمیدونم چطور دیگه کمکش کنم. ممنون میشم راهنماییم کنید. خیلی شرایط بدی دارم.
افسردگی
من 16 سالمه و طبق چکاپی که چندماه پیش داشتم مشکل جسمی خاصی ندارم.ولی الان حدود نه ماهه تمام علائم افسردگی رو دارم و این یه ماه آخر تمرکزم به شدت پایین اومده و هر از گاهی تنگی نفس هم میگیرم بی هیچ دلیلی.تو دو ماه گذشته 10 کیلو اضافه وزن داشتم و خیلی خیلی خستم. حوصله هیچکس و هیچ چیز رو ندارم و هیچ امیدی به حال و آینده ندارم.گاهی از نظر روانی اینقدر بهم میریزم که افکار خودکشی به سرم میزنه و حتی آسیب زدن به دیگران. مشغله فکری خیلی زیادی دارم.از طرفی هم نمیتونم با بقیه ارتباط بگیرم،یعنی وقتی بقیه شاد یا ناراحتن نمیتونم منم مثل اونا عمل کنم.به مسائلی که قبلا برام اهمیت داشتن بی تفاوت شدم.درواقع نسبت به همه چیز بی تفاوتم. میخواستم بدونم ممکنه این علائم مربوط به چیز دیگه ای باشه یا باید برم پیش متخصص ؟
مشاور خانوادگی
سلام خسته نباشید من حدودا دا ساله با همسرم ازدواج کردم با شوهرم فرقای خیلی زیادی دارم کلا دنیامون باهم فرق می کنه می خوام کمکم کنین
بی خوابی و خواب پریدگی
حدود یک هفته پیش از خواب که بیدار شدم انگشتان یکی از دستانم به رنگ حنایی بودن و در طی روز از بین رفتن تقریبا یک هفته ای هست که یا بی خوابم یا از خواب میپرم و به سختی بعداز چند ساعت خوابم میبره
استرس واظطراب زیاد,حالت تهوع ناشی ازاسترس,سرگیجه.
اگ ممکنه بهم دارومعرفی کنید.دختری20ساله هستم.استرس واظطراب بالایی دارم ک منجرب حالت تهوع میشه.