بازگشت به لیست سوالات
ع.+
عنوان :

مشکل خواب

متخصص روانپزشکی
سلام خانم دکتر. من 33 سالمه. مدت نزدیک به دو هفته هست که خوابم دچار اختلال شده. خیلی دیر خوابم میبره و به تناوب از خواب بیدار میشم و درنتیجه در طول روز و محل کارم احساس خواب آلودگی میکنم. اتفاق خاصی اخیرا برام نیافتاده و داروی خاصی هم مصرف نمیکنم.
ممنون میشم راهنمایی کنید.

با سلام،
با توجه به توضیح شما، و اینکه مدت ایجاد مشکل خوابتون طولانی نیست، توصیه دارویی براتون ندارم. اما اگر موارد زیر را رعایت کنید تا حد زیادی در کیفیت خواب شما می تونه موثر باشه:
1- اتاق خوابتون باید خنک باشه.
2- پیش از اینکه واقعا خوابتون بیاد نباید به رختخواب برید.
3- پیش از خواب از هرگونه فعالیت هیجانی، خوردن و آشامیدن، حتی مطالعه خودداری کنید.
4- اگر خابتون نبرد، در رختخواب نمونید. اتاق خابو ترک کنید و محددا که خوابتون گرفت برگردید.
5- فعالیت فیزیکی مختصر در طول روز هم توصیه می کنم.

موارد بالا رو رعایت کنید خیلی میتونه موثر باشه.
اگر بهبودی حاصل نشد، برای بررسی بیشتر تماس بگیرید.

بله حتما. بسیار ممنون از راهنمایی های دقیق شما
🙏



سوالات مشابه


صداهای آزار دهنده

سلام خانم دکتر وقتتون بخیر من دختری هستم 23 ساله و از لحاظ احساسی خیلی حساس و با احساس اما یک مشکلی دارم که از دوره راهنمایی متوجه شدم و خودشو نشون داد من زمانی که بقیه چیزی بخورن یا بجون یا عطسه کنن یا بینیشون رو بگیرن و کلا ازین سبک صداها به شدت بهم میریزم و به سختی خودمو کنترل میکنم مرتب تو حالت استرسی هستم و ازین شرایط بیزارم بار ها سر همین مسائل با پدر و مادرم و اطرافیانم بحثم شده دکتر رفتم تو مشهد ایشون گف ک باید هم تو یکم از حساسیت هات کم کنی هم پدر و مادرت در درجه اول یکم رعایتتو بکنن اما پدرم مخصوصا اصلا قبول ندارن و میگن این چیزا رو از خودت درمیاری اما من واقعا اذیت میشم چه کار کنم...؟من بی ادب نیستم اما تو این شرایط حرفهائی میزنم که از من بعیده لطفا راهنمایی کنین ممنونم

وابستگی زیاد همسرم به مادرشون

سلام من 35سال دارم.شش سال هست که با دوست داشتن ازدواج کردم.شوهرم مرد خوبی هست ولی بیش از حد به مادرشون وابسته هست،به طوری که ترجیح میدهد همه روزهای تعطیل خصوصا جمعه ها،مادرشون رو همراه با من و خودش به تفریح ببرد،این وابستگی من را خسته کرده است،هر کاری میکنم نمیتوانم این وابستگی را متعادل کنم.چون هم مادرشون و هم خود همسرم خیلی تمایل دارند در این وابستگی زیاد بمانند.به نظرتون میتوانم رو خودم کار کنم که حس حسادتم را نسبت به این وابستگی کمتر کنم که اذیت نشم؟چگونه میتوانم؟

افسردگی

با سلام بنده یک مرد 35 ساله هستم که به خاطر مشکلات زیاد زندگی مثل شیمی درمانی بعدش نازایی دوباره بعدش بیماری ام اس و بعدش اختلاف با خانواده احساس میکنم دچار افسردگی شدم میل به هیچ کاری ندارم گوشه گیرم از جمع فراریم و خیلی ناامیدم و... اگر بشه یه راهنمایی یا دارویی بگین که کمی از حال در بیام خیلی خیلی ممنونم

استرس و افسردگی

سلام من 18 سال دارم و حدود 6 ماهی هست که در موقع تنفس عادی نفسم به سختی بالا مییاد .و به دکتری که در شهر رشت مراجعه کردم .گفتند که نشانه ی اظطراب و افسردگی هست و منم بشون توضیح دادم که بدلیل سخت بودن درسام ..زیاد بر روی این مسئله فکر میکنم بیشتر میشه و در حد خفه شدن... و زیاد هم احساساتی شدم واس هر چیز کوچیکی گریم میگیره ولی قبلا اینجوری نبودم . و دکتر به من قرص فلو کسین رو دادن ... ولی هیچ اثری نکرده تا حالا ...با توجه به این که فصل امتحانات پیش دانشگاهی هم نزدیکه با توجه به وضعیتم شما چه دارویی توسعه میکنید؟

خودکشی

همین الان که دارم بهتون پیام میدم دنبال سریع ترین و راحت ترین راه خودکشی ام