بازگشت به لیست سوالات
س.ا
عنوان :

ازدواج

دکترای مشاوره
سلام آقای دکتر روزتون به خیر
من یه دختر 21 ساله هستم از طبقه متوسط جامعه که در تمام سال های زندگی به شدت به خانواده وابسته بودم و خیلی در تصمیم ها دخالت داشتن مثلا رشته دانشگاهی م بیشتر مورد تمایل خانواده بود الان شرایط ازدواج برام پیش اومده (به صورت سنتی)ایشون خیلی آدم خوبی هستن اما من خیلی آمادگی در خودم احساس نمی کنم از طرفی دوس دارم یه مقدار تجربیاتم بیشتر شه و بعد ازدواج کنم نمیدونم باید چی کار کنم؟

سلام وقت شما بخیر. برای موفقیت در ازدواج بیشتر از تجربه، سلامت شخصیت و تناسب بین دو نفر و خواستن ضرورت داره.

آقای دکتر ببخشید من تا قبل از این مورد اصلا نمی خواستم ازدواج کنم اما الان کمی مردد شدم چون آدم خوبی هستن از طرفی من یک جلسه که با ایشون صحبت کردم موافق تمام افکار و عقایدشان نبودم و ایشون یه مقدار با معیار های من متفاوت هستند اما خانواده اصرار دارن که روش فکر کن و من حتی نمیدونم برای نه گفتن چه دلیلی بیارم چون مثلا همین تفاوت افکار و عقاید را خیلی دلیل جدی نمیگیرند

شما دنبال دلیل برای رد کردن نباشید. ضمنا موافقت خانواده هم در جای خود قابل احترام و مهم هست اما مهمتر از آن این است که شما الان در شرایط تصمیم گیری هستید و گزینه ای پیش رو دارید. سعی کنید بهترین تصمیم ممکن را بگیرید.

قبل از هر چیزی، به شرایط خودتان توجه کنید. شناختی که از خودتان دارید. در گام دوم سعی کنید در عین صداقت اطلاعات ضروری در اختیار طرف مقابل بگذارید و از ایشان هم شناختی بدست بیاورید این شرایط شما را کمک میکند تا در مسیر درست برای تصمیم گیری حرکت کنید. هر جا لازم شد از یک مشاور کمک بگیرید




سوالات مشابه


افسردگی

سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم

افسردگی

سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.

استرس و خستگی

سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم

ترک سیگار

سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟

افسردگی و پرخاشگری

سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.