بازگشت به لیست سوالات
م.ر
عنوان :

کودک من

فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
سلام من مادر هستم و پسر 9 ساله من کلا ترسو و وابسته ، کنجکاو وهیجانی است . اهل موبایل و کنجکاوی برای فیلمهای ترسناک. تا اینکه یک شب با ترس از خواب بیدار میشه که خواب جن دیدم بعد از از اون تا 5 روز مرتب تیک چشمی داشته و بردیمش دکتر قرص سرمنتا یک چهارم برای شروع و سپس روری نصف قرص و شربت هیدروکسی زین 5 سی سی بهش داد. از دو روز بعد از دارو علایم پرش عضلات هنگام شروع خواب در او ظاهر شد و دارو بعد از 4 روز قطع کردیم الان تیک چشمش کم شده و هر موقع نداره ولی پرش عضلات از موقع خوابیدن شروع میشه یک ماهه که میگه شب نمیخوابیم باید صبح بشه و طلوع خورشید رو ببینم و سپس میخوابه ، از خوابیدن میترسه تا دو ساعت اول خواب پرش یک ثانیه ی داره در عضلات دست و پا و بدنش داره ، هر ثانیه یک پرش میزنه حالا چه دست و پا یا کمر شکم همه جا تازگی ها میگه پرش نمیزاره بخوابم میگم مگه چی میشه میگه دارم میفتم از بلندی بعد از یک ماه دوباره بردمش دکتر الان داروی سرمنتا یک چهارم ظهر و بعد به صورت نصف قرص و ریسپریدون یک میلی گرمی یک چهارم شب و بعد به صورت نصف قرص و شربت هیدروکسی زین 5 سی سی شبها بهش داده الان استرس دارم که ریسپریدون بخوره لازمه هر دو تا دارو یا نه؟ عوارض برای بچه ام نداشته باشه خیلی میترسم. لطفا راهنمایی ام کنید
ممنونم آقای دکتر
آقای دکتر سوالم اینه که بدون دارو مشکلش حل نمیشه؟ یا اگر با دارو حل شد عادت به دارو نمیگیره؟ و بعد از قطع دارو دوباره مشکلش بر نمیگرده؟

ممنون میشم برام توضیح بدین
حساسیتی هم هست بعضی وقت ها سیترزین هم میخوره مشکلی نداره با این داروها بخوره؟
و دیگه اینکه راه حل همراه با دارو چیه چکار بکنیم چکار نکنیم منظورم از نظر رفتاری چه کارهایی انجام بدیم که ترسش برطرف بشه.
ممنون از توضیحات جامع و کامل تون.
سوال آخرم رو بپرسم آقای دکتر اینه که مشکل بچه ام ارثی است یا اکتسابی و اینکه چنین مشکلاتی در کودکان طبیعی و شایع هست؟ و اینکه برای آینده اش مشکل ساز نمیشه؟

می بخشید که زیاد سوال پرسیدم
سپاسگزارم از شما
سلام آقای دکتر یزدانی عزیز
فرزندم از دو هفته قبل ، یک چهارم قرص سرترالین و ریسپریدون شروع کرده و بعد از یک هفته یک دوم قرص سرترالین ظهر .و یک چهارم قرص ریسپردون شب میخوره که الان بعد از دوهفته دچار ضربان قلب شده 9 سال داره الان مشکلی هست ضربانش 10 دقیقه رفت بالا طوری که دست گذاشته رو قلبش میگه قلبم چرا داره میزنه
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید با تشکر
سلام آقای دکتر خوب هستین به علت مشکلات پوستی که براش ایجاد شد خارش و قرمز شدن پوست داروی سر ترالین قطع کردیم، و داروی ریسپریدون نصف قرص شب بهش میدیم، حساسیت یا همان کهیر الان نداره )، اما مشکل وسواسی که برای شستن دست داشت با دارو توی این 20 روز تغییری نکرده و زیادتر هم شده ، مرتب دستهاشو میشوره همه چیز رو کثیف میبینه. ابتدا فقط دستهاشو میشست حالا هر یک چند دقیقه دست میشوره و 20 عدد لباس رو به نوبت تو 10 دقیقه عوض میکنه و میگه کثیف شد. و وسواسش سر جاش هست فقط خواب شبش بهتر شده بود که این دو روز که سرترالین قطع کرده موقع شروع خواب کمی میترسه زود نمیخابه و پرش تا نیم ساعتی هست. وسواس شستن دست چند برابر شده تا جایی که عصبی میشه و ساعد دستشو گاز میگیره این دو روز خیلی بدتره حالش ، خدا نکنه یک زنبور یا پشه تو حیاط بشینه رو دوچرخه سریع باید بدستورش اونو بشورم و با الکل ضد عفونی بکنم اگه دستش به دست پدرش بخوره هم میشوره بمن هم میگه اگه میخای به من دست بزنی اول دستاتو بکون توی چشمات ببینم کثیف هست یا نه چون بخاطر کرونا شنیده که دست به چشم بزنی کرونا میگیره
واسه همین میخاد از دست من مطمئن بشه این دو روز به هیچ چیز دست نمیزنه دستاشو همینجور تو هوا نگه داشته که حتی به پیراهن خودش هم نخوره ، حتی برای سوار شدن ماشین در رو براش باز و بسته می کنیم موقع سوار شدن و پیاده شدن از ماشین شیر آب هم دست نمیزنه باید هی بریم بازکنیم براش هی ببندیم حتی اگه شیر آب هم بشورم بازم دست نمیزنه ، دست به دستگیره در هم نمیزنه با پا باز میکنه... اقای دکتر الان هم من و هم پدرش ناراحتیم و هم از این مشکل میترسیم که از بس دستاشو میخاد بره بشوره من خسته میشم هر لحظه همراش برم وچون طولش میده من و پدرش میترسیم که به خودش صدمه بزنه البته اخر شب بیشتر عصبانی میشه حتی انگار تو یک حال و هوای دیگه هست الان دیگه براش مهم نیست کجا داره لباس عوض میکنه همش داره از اتاق لباس تا دستشویی رو طی میکنه واسه دست شستن و لباس عوض کردن این بچه از وقتی بیدار شد مثلا ساعت 11 صبح تا 1 شب که بیداره عوض اینکه به تنقلات و غذا و بازی فکر کنه همش درگیر شستن و لباس عوض کردن هست ، دارو برای وسواسش چی میشه الان این وسواس خودش رو هم خسته کرده چکار کنیم با دکتر منطقه خودمون تماس گرفتیم گفتند که: قرص فلووکسامین 50 میلی براش بگیر، با ربع قرص شب شروع کن و بعد از 4 شب نصف و از روز 10 یک عدد کامل بعد از غذا ، من هنوز قرص رو نگرفتم چون میترسم(ممنون میشم راهنمایی کنید)



سوالات مشابه


بی اعتمادی

سلام.من و همسرم 3سال ازدواج کردیم متاسفانه از موقعی ک ازدواج کردیم ن ب شرطایی ک من گذاشتم واسش وفادار بوده و ن اصن زیر بار میره فقط به این امید ازدواج کرده ک منوتغییر بده.همیشه هم کارهایی بدون اطلاع من انجام داده ک بااطلاع بوده اگه من متوجه بشم از اون کاراش ناراحت میشم.سیگاری بود بدون این که بگه .مشروب استفاده میکنه.حتی یک مورد تو جیبش مواد پیدا کردم اخرمن بدهکارشدم که چرا بدون اجازه سروسایلاش رفتم.تواین اوضاع خیلی از مواقع بی اعتمادم.خودمم ناراحتم از اخلاقم میخواستم کمکم کنین.

اعصاب و خستگی

سلام خانم دکتر خسته نباید من 6 ساله مشکل اعصاب جدی دارم که زمینه اش در کودکی و موروثی بوده در این 6 سال تحت درمان بودم و هستم که انواع قرصهای مختلف مصرف کردم 3 بار سابقه خودکشی داشتم که بار اخر در بیمارستان روزبه بستری شدم و 1 ماهی اونجا بودم الانم هر سه شنبه ها مشاوره میرم مشکل اصلی اینه که میام بگم تقریبا از قبل از عید یعنی 3و4 ماه پیش میشه که حالم خیلی بده سردرد م بیشتر شده (میگرن هم دارم ) زود رنج تر شدم. کابوس های شبانه زیادی دارم که هرشب میبینم تازه گی ظهر هم اگه بخوابم بازم کابوس میبینم افکار زیادی توی ذهنم هست نمیتونم کنترل کنم خیلی چیزها خیلی وقت ها شده یادم میره اما تصاویر و چهره افراد کاملا توی ذهنم میمونه بدنم و دستو پام بعضی وقت ها سست میشه منظورم اینه یهو انرژیش میفته یا قلبم یهو توش انگار خالی میشه چند بار پشت فرمون بدنم خالی کرده یا مثلا بعد از انجام کاری بعضی وقتها پاهام انگار از توی استخوانش درد و تیر عجیبی میکشه لازم به ذکر هست که ویتامین D بدنم کمه ولی قرص میخورم درضمن این حالتمم برای قرصهای اعصابم نیست چون عوضشم کردم یا نخوردم کلا بازم حالم اینطوری بود به نظرتون تشخیص اولیه تون چیه باید چکار کنم ??? ممنون میشم اگه پاسخ منو زودتر بدید Thanks

با دیدن خون غش می کنم

سلام بنده با دیدن خون یا زخم زدن جایی از بدنم از هوش می روم و به همین دلیل نمی توانم آزمایش خون بدهم ..ایا راه حلی وجود داره؟

راهنمایی

اقای دکترمن دو سال پیش براثر اتفاقی ترسناک در خوابگاه دچار تپش قلب وحشتناک و تنگ نفس شدم که یه مدت زیر نظر دکتر بودم قرص های مختلف دادن بهم تا اینکه به بیمارستان شهید رجایی رفتم هولترمانیتورینگ انجام دادم همچنین اکو و نوار قلب هیچ مشکلی نداشتم و حتی بهم گفتن هیچ قرصی استفاده نکنم این به خاطر شوکی هست که بدنم وارد شده . تو این مدت هراز چند گاهی تپش قلب همراه با حالت تهوع میگیرم اونم اکثر مواقع در شب ها که خوابم اتفاق میفته و در نظر 2 دقیقه هم خوب میشه . نگرانم کرده ایا باید اقدامی مجدد انجام بدم یا خیر ؟ من دختر24 ساله هستم . اابته با دکتر همین جا صحبت کردم گفتن با روانشناس یا روانپزشک صحبت کن .اشاره به پانیک داشتن .راهکار شما چیه برای این اوضاع ؟ ممنون

واکنش ترس

من (32ساله)یه ترس بیشتر از حد معمول بهم وارد شد بعدش دچار گیجی شدم. دکتر روانپزشک رفتم بهم قرصای ضد افسردگی داد که نخوردم و حس میکنم افسرده نیستم. اگرم یکم غمگینم بخاطر این گیج بودنمه(یه حالت نشئه ضعیف فکر کنم ،تاحالا نشئه بودنو تجربه نکردم ) . میترسم وابسته بشم از یه طرف حس میکنم گوشم کیپ شده و گاهی درد میکنه. تو سن دبستان یبار دیگه گوشم دچار مشکل شد و همین علایمو داشتم البته الان دردم خیلی ضعیفه اما گیج بودنم طولانی شده حدود 2ماه داره میشه حالا نمیدونم واقعا مشکل چیه. ممکنه اون ترس باعث شده باشه من بلافاصله افسرده بشم یا ممکنه گوشم بخاطر تکان و ترس التهاب پیدا کرده باشه. دلیل ترسمم خوردن 2عدد قرص کلیمیپرامین 5میلی بود که خوردم بخوابم بعد فکر کردم خیلی قویه ترسیدم رفتم بیمارستان دکتر گفت خبری نیست کسی با این دارو بلای سرش نیومده که تو بیاد. در ضمن دوبارم تست افسردگی زدم نتیجه منفی بود دکتر گوشم رفتم خیلی بیحوصله گفت خوبی برو اینم بگم کلا نسبت به درد و علائم بیماریهای جسمی ترسو هستم و همیشه بیشتر از دیگران اذیت میشم مثلا بخاطر یه سرماخوردگی کوچیک 1هفته ناله میکنم و میترسم که خدایا نکنه خوب نشم. قرص آسنترا هم برام نوشت که بعد خوردن نصف 1قرص فرداش کلافه و گیجو خوابالو بودم من با نصف قرص کلورودیاز پوکساید 5 هم 1روز گیج میزنن کلا بدم از حالت غیر طبیعی میاد دوست دارم معکولی باشم نه نشئه نه مست. اینم بگم کهدسیگارم میکشم و وقتی میکشم بیشتر گیج میزنن به قول داداشم گل میکنه ببخشید نوشتارم عامیانه بود اینجوری حق مطلب راحتتر ادا میشه