چند سال پیش با خانمی ازدواج کردم که ایشون اوایل دچار وسواس نظافتی و گاهی هم فکری بود یعنی برای انجام هر کاری حتما باید تایید چند نفر رو میگرفت کمکم به این رفتارش عصبانیت هم اضافه شد وبعد هم بد دهنی
الان چند وقته که دیگه بمن احساس بی اعتمادی میکنه و برای هر کاری که میخواد براش انجام بدم باید صد بار قسم بخوردم که خیالش راحت بشه که کار مد نظرشو انجام میدم
درثانی خیلی تند خو و کم طاقت هم شده و نسبت به هر مسله ای حساسه و خیلی بهانه گیری میکنه وقتی عصبانی میشه حرف منطقی روهم گوش نمیده وفقط میخواد با پشت سرهم حرف زدن خودشو تبرئه کنه تقریبا هروز سر هرمسئله کوچیک بحث را میندازه
خیلی منو دوست داشته وعاشقم بوده ولی تازگی ها میگه دارم تحملت میکنم و یه جورایی تو رفتارش این میبینم
همشه خسته ی و میگه دلم گرفته
منم بطبع دائم عصبانی یم و این موضوع رو تشدید میکنه
گاهی وقتها خوبه ولی گاهی بیخود زندگی رو جهنم میکنه
ما بچه داریم الان 3 سالشه نمیخوام زندگیم خراب بشه برای جمع کردن این زندگی کلی تلاش کردم
باید چکارکنم چه رفتاری داشته باشم
هرچی میگم بریم دکتر یا مشاور نمیاد
آخرش گفتم برات قرص میگیرم باید مصرف کنی
چه قرصی بگیرم که خیلی قوی نباشه اعتیاد آورهم نباشه
آیا نروکسین خوبه
خواهش میکنم منو راهنمایی
ممنون
سلام.به روانپزشک مراجعه کنید قابل کنترل خواهد بود.چنانچه همسرتان همراهی نمیکنند خودتان بروید وبا دادن شرح حال دارو گرفته وبه ایشان بدهید.بهر حال درمان طولانیست.
سلام.به روانپزشک مراجعه کنید قابل کنترل خواهد بود.چنانچه همسرتان همراهی نمیکنند خودتان بروید وبا دادن شرح حال دارو گرفته وبه ایشان بدهید.بهر حال درمان طولانیست.

سوالات مشابه
افسردگی
سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم
افسردگی
سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.
استرس و خستگی
سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم
ترک سیگار
سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟
افسردگی و پرخاشگری
سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.