آقای دکتر در زندگی مشترکم دچار مشکل شدم .
مدت طولانی تو دوران عقد بودیم و بعد که رفتیم سر زندگی همسرم خیلی بی توجهی میکرد
کلا همه مراحل زندگیمون خیلی طول میکشید همسرم نمیتونستن تصمیم بگیرن و در تمام مراحل استرس اضطراب داشتن
تو دوران عقد هرچقدر هم ناراحتی و مشکل بوجود میومد بازهم علاقشونو نشون میدادن
ولی بعد از رفتن به خانه مشترک ایشون اضطرابشون بیشتر شد و کاملا افسرده بودن و علاقشون به من به صفر رسید .مشکل وگلگیای من تو زندگی فقط به دلیل بی توجهیای ایشون بود که خونه نمیومدن واول زندگی همش منو تنها میزاشتن و روحیه من به شدت خراب شده بود
تا اینکه دوسال پیش من به خاطر حال خودم رفتم پیش مشاور و ایشون سوالاتی ازمن پرسیدن که احتمال دادن همسرم بیماری دوقطبی دارن
برادر همسرم اختلال دوقطبی دارن و گاهی خیلی افسرده ان وگاهی به شدت شادن وتند و بی مفهوم حرف میزنن و ولخرجی های غیر طبیعی میکنن وپیش روانپزشک هم رفتن و قرص مصرف میکنن و خانوادشون هم یه سری لجبازی و افراط های خاصی تو زندگیشون انجام میدن
ولی همسر من خیلی اروم هستن و منزوی و گاهی خیلی تعصبی میشن
همش میگه حالم بده . صبح هابا اضطراب و نفس نفس از خواب پا میشه و در خواب خیلی عرق میکنه و پاهاش میپره.از مواجهه باهرچیزی و هرکاری استرس میگیره و نمیتونه تصمیم بگیره و تمرکز کنه و کلا فقط میگه نمیدونم و صحبت زیاد نمیکنه
الان دوسال هستند که ازهم جداییم و حتی از مواجهه با من که باهم صحبت کنیم اضطراب داره و حتی جواب گوشیشو نمیده
الان هم بعد این همه وقت رفته درخواست طلاق داده و تو دادگاه هیچ حرفی واسه گفتن نداره ،فقط استرس داره و میگه من هیچ حسی ندارم و نمیتونم زندگی کنم
من واقعا واسم خیلی سخته بهمین راحتی زندگیم خراب بشه
میخواستم بدونم به نظر شما همسرم مشکل دوقطبی دارن یا افسرده ان
چون برای ما تو دادگاه وقت مشاوره گذاشتن ولی متاسفانه مشاور ما پزشک روانپزشک یا مشاور نیس بلکه مشاور حقوقی هستن
ایشون باتوجه به تجربه ای که دارن تشخیص دادن که همسرم افسردگی حاد دارن و گفتن احتمالا داره افسردگی دوقطبیشون شروع میشه وبه من میگن جداشو نمیشه زندگی کرد
ولی من احساس میکنم همسرم افسردگی دارن و شاید بشه درمان بشه و باز از قاضی
درخواست کنم وقت مشاوره بزارن واسمون تا بریم بیرون پیش روانپزشک
اقای دکتر میشه راهنماییم کنید واقعا روحیم خراب میشه با جداشدن
همسرم بیماری دوقطبی داره
یعنی بعد این افسردگیای دوسه ساله دوره شیداییشون شروع میشه یا افسردگی فقط داره ؟
اینکه ایشون اضطراب دارن و اینطوری نسبت به من بدون دلیل موجهی بی علاقه شدن نشونه افسردگیشونه یا اختلال دوقطبی و میشه رفتارشون دوباره مثل قبل بشه و درمان بشه؟
باسلام با درمان دارویی مشکلات خلقی چه افسردگی و چه دوقطبی کنترل و درمان میشوند .جلسات مشاوره هم بسیار کمک کننده است.تشخیص قطعی پس از اخذ شرح حال کامل میسر است.
سوالات مشابه
افسردگی
سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم
افسردگی
سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.
استرس و خستگی
سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم
ترک سیگار
سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟
افسردگی و پرخاشگری
سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.