نمیدونم مدتهاست میخوام پیام بدم ولی هی گفتم بیخیال.
من فارغ تحصیلم که سال گذشته رتبم خیلی بد شد اون موقع همه بهم گفتن انتخاب رشته کن برو ولی من مطمئن بودم اگر بمونم میتونم موفق شم چون پارسال اینقدر درگیر مدرسه وکلاس بودم فرصت نکردم زیاد تست بزنم .بگذریم من موندم پشت کنکور بااین هدف که امسال میترکونم برنامه ریزی های دقیق انجام میدادم اما موقع عمل کردن که میشد تا یکم از برنامه بهم می ریخت میگفتم هز فردا حالا ازاون روز تا الان 8 ماه گذشته ومن تمام این 8ماخ کوتاهی کردم هرروزش برام پربود از عذاب وجدان ولحظه هایی که پای کتاب بودم ونمیتونستم درس بخونم همش میگفتم اگه مثل پارسال شه چی من حتی تو این 8 ماه تفریح هم نکردم 8ماهه استرس وفشار عصبی واقعا کلافم کرد دارم دیوونه میشم ازشدت عذاب وجدان نمیتونم باور کنم که در حق خودم وآیندم وبا زحمات پدرومادرم چه ظلمی کردم حالا دیگه الان حتی نه امید هست ونه انگیزه ای واسه ادامه دادن این عذاب وجدان دست از سرم برنمیداره دوماهه شبا نتونستم بخوابم هر دوسه ساعت یبار از خواب میپرم از شدت واهمه نسبت به آینده . نمیدونم الان باید چیکار کنم نمیدونم جوابی برای این همه اهمال کاری هست یانه ولی من باید مینوشتم چون از بس اینهمه رنج وعذاب رو تو قلبم نگه داشتم دارم دیوونه میشم
سلام.الان بخاطر شرایطی که پیش آمده دچار اضطراب و احیانا افسردگی شده اید که تصمیم گیری و عملکردتون را بیشتر مختل می کنه. اولا این اضطراب و افسردگی باید درمان بشه که قسمتی با داروست و قسمتی با مشاوره. در خصوص وضعیت درس و مطالعه هم بایدمشاوره تحصیلی انجام بشه برنامه ریزی درست و منطقی انجام بشه. ظاهرا شخصیت کمال گرایی هستید که اگر کنترل نشه نتیجه اش همین اضطراب ها و عدم انجام برنامه ریزی ها و عدم پیشرفتتون میشه


بهر حال چاره ای جز مراجعه به متخصص و مشاور نیست
سوالات مشابه
افسردگی
سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم
افسردگی
سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.
استرس و خستگی
سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم
ترک سیگار
سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟
افسردگی و پرخاشگری
سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.