بازگشت به لیست سوالات
m.m
عنوان :

ازدواج

متخصص روانپزشکی
با سلام و خسته نباشید.
من برام یه خواستگار خوب قرار شده بیاد.
تا الان تقریبا همون آدمیه که همیشه تصورشو داشتم.
قرار شده که با ملاقات و اجازه خانواده ها همدیگرو دوبار ببینیم و راجب خودمون،اهدافمون و خانوادمون صحبت کنیم.
کلا هر دو طرف هیچ شناختی از هم ندارن.
حالا برای اون صحبتایی که قراره بکنیم
من چند مورد در ارتباط با خانوادم خیلی ذهنمو مشغول کرده که چطور برای این آقا بیان کنم.
من به پدرم خیلی وابستم و ازشم خیلی ممنونم، اون نبود منم به اینجا نمیرسیدم.
تنها مشکلم اینه که ایشون اعتیاد دارن و تریاک مصرف میکنن.
قبلا که به این موضوع فکر میکردم میگفتم اجازه نمیدم کسی به خانوادم به خاطر این موضوع حرفی بزنه چون من به خانوادم افتخار میکنم، تا اینکه برادرم هم بعد از شش ماه نامزدی طلاق گرفت و فهمیدیم اونم اعتیاد پیدا کرده و متاسفانه به بدترین نوعش(شیشه). واقعا توی این سال ها که گذشته از نظر روحی روانی خیلی بدتر شده.
یه روز خوبه یه روز بده. همینجورم ریز و درشت بدهی و بی آبرویی بالا میاره. دوست ندارم این حرفو بزنم ولی متاسفانه این روزا کارها و رفتارایی داره که باعث خجالته و ممکنه به خاطر مصرف موادش باشه این رفتارا.
قبلا اینجوری نبود اهل کار کردن بود،لیسانسشو گرفت. ولی بعد طلاقش.... .
کلی هم تلاش کردیم براش روانشناس، روانپزشک، کمپ ترک اعتیاد، کلینیک
هیچکدوم فایده نداشت.(متولد68)

حالا من نمیدونم چطور این مسئله اعتیاد رو بیان کنم
میدونم خودشون با ملاقات یا تحقیق متوجه میشن
ولی میخوام خودمو آماده کنم که اگر فردا روزی هم شاید از خودم پرسید چه جوری جواب گو باشم.

واینکه اگر پیشنهادی یا راه حلی برای خوب شدن برادرم دارید بگید ممنون میشم.

سلام

به نظر من شما اگر قضیه اعتیاد پدر و برادرتون رو الان مطرح کنین بهتره تا اینکه بعدا خودشون از طریق تحقیق بفهمن.اگر ظرفیت پذیرش این قضیه رو داشته باشن که با گفتن شما اتفاقی پیش نمیاد و اگه ظرفیتشو نداشته باشن الان از نظرشون منصرف شن بهتر از اینه که این قضیه رو بعد از عقد چوب کنن بزنن تو سرتون.فقط به نظر من لزومی نداره که شما از وابستگی زیادتون به پدرتون بگین.بدیهیه همه دخترها به پدرهاشون علاقه دارن و تاکید بر این قضیه همراه طرح اعتیاد پدرتون این شبهه رو به وجود میاره که انگار شما بدون منطق دارین از اعتیاد پدرتون حمایت میکنین که درست نیست.شما پدرتون رو دوست دارین و امکان داره بعضی پدرها کارهای نادرست انجام بدن ولی بازهم پدر هستن و از علاقه فرزند به اونها کم نمیکنه.

در مورد اعتیاد به شیشه برادرتون اول باید بیماری روانپزشکی زمینه ای ایشون درمان بشه و بعد شیشه ترک داده بشه وگرنه اگر صد بار هم تو کمپ بخوابونین باز عود خواهد کرد.به احتمال قریب به یقین برادر شما بیماری روانپزشکی زمینه ای داره که باعث طلاقش شده و از طرفی واسه خوددرمانی به شیشه پناه برده

کاملا حق با شماست و واقعا از راهنمایی و صحبت های کاملتون ممنونم آقای دکتر.

الان یک سئوالی که برام ایجاد شده اینه که چطور با برادرم صحبت کنیم و راضیش کنیم که به یک روانپزشک باید مراجعه کنه.

به برادرتون نگین برای درمان شیشه میریم پیش دکتر.

بگین برای درمان افسردگی میریم دکتر اونوقت قبول میکنه.

خیلی ممنونم از راهنمایی و پاسخگوییتون.



سوالات مشابه


افسردگی

سلام وقت بخیر صدری هستم مدتی هست احساس افسردگی دارم خوشحال نیستم، همش یه جوریم، دلم می خواد یه کار کنم بهتر شم

افسردگی

سلام دکتر ،من دختر 22 ساله هستم ک دانشجوام،من مشکلات زیادی دارم مثلا 1.از همه چیز میترسم مثل مردن و اینکه قرص بخورم خفه شم،برای همین با اینکه 22 سالمه قرص تا حالا نخوردم یا جویدم که این موضوع اذیتم میکنه 2.نظر دیگران خیلی برام مهمه و اینکه اصلا نباید ناراحت بشن وگرنه من خودمو خیلی سرزنش میکنم 3.همیشه ناراحتم و آماده ی گریه کردن. 4.مشکلات کوچیک منو از ما درمیاره تا جایی ک خیلی حدی ارزو میکنم بمیرم 5.خیلی زود عصبانی میشم و خیلی به دل گیرم خیلی زیااااد 6.در برقراری ارتباط و ادامه ی صحبت خیلی مشکل دارم حتی با اعضای خانوادم هم نمیتونم صحبت کنم 7.از خودم بدم میاد و اصلا خودمو دوس ندارم و هیچ اعتماد ب نفسی ندارم 8.چندین ساله این مشکلاتو دارم و الان هم بدتر شدن.

استرس و خستگی

سلام خانم دکتر من پسری 30 ساله هستم دو ساله ازدواج کردم مشکلم اینه همیشه با کوچکترین چیز دلم میگیره استرس زیادی دارم بعد از هر کاری زود خسته میشم و کم تحملم مثلا ماشینم خرابه دوست دارم زود درست شه میرم بانک دوست ندارم وایسم با خانومم میرم خرید دوست دارم زود تموم شه میرم دکتر زود باید نوبتم شه استانه تحملم کنه و استرس هم زیاد دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون میشم

ترک سیگار

سلام خانم دکتر برای کسی که میخاد سیگار رو ترک کنه حالا جز اون اراده ای ک باید داشته باشه باید دیگه چکار کنه ک دوباره برنگرده و این سیگار و از سرش بیوفتع ؟ تو گوگل دیدم نوشته بود باید ویتامینای A.B5.C.E مصرف کنه ینی ی مولتی ویتامین بخوره خوب میشع؟ این نیکوتینی ک از سیگار مصرف کرده ازبین میره؟ وقتایی ک عصبانی میشه سریع میره چندتا پاکت سیگار مصرف میکنه بهش میگم نکن خوب نیست میگه نمیتونم باید اروم شم نیکوتین داره بهش عادت کردم نمیتونم ترکش کنم چیکار کنم بنظرتون؟

افسردگی و پرخاشگری

سلام خانم دکتر ازینکه وقتتونو برام اختصاص میدید ممنونم.خانم دکتر من خانمی 28 ساله هستم در حال حاضر توو مرخصی زایمانم شغلم پرستاریه.دکتر پسرم 9 ماهشه بعد زایمان افسردگی زایمان گرفتم تقریبا بعد از 3 ماه یه پزشکی برام قرص سرترالین شروع کردن دوز 50 میلی گرم یه مدتی خوب بودم م شاد بودم خوش اخلاق بودم اما دوباره علائم افسردگیم برگشته احساس پوچی میکنم حس میکنپ دیگه کارامد نیستم توو خودمم توو گلوم همش بغضه دوس دارم تنها باشم فقط گریه کنم عاشق بچمم اما وقتی گریه میکنه خیلی شدید عصبی میشم سرش داد میزنم خودمو میزنم دوبارم پسرمو زدم خیلییی ناراحتم اون لحظه کنترلمو از دست میدم خانم دکتر بچم کوچیکه نمیتونم ویزیت حضوری برم ولی قبول دارم که روانم مشکل پیدا کرده .خوابم خوبه فقط شبا پسرم بیدار میشه عصبی میشم منم شیردهی ندارم شیر خشک میخوره.